وای منم دو سال پیش تو خیابون یه صحنه دعوای وحشتناک دیدم دیگه اینجا نمیگم که روح مردم جریحه دار نشه یک سال به خودم نیومدم .یعنی حتی یک سال از برادرم هم میترسیدم .😓😓😓
یه لحظه بود عزیزم متوجهی ؟ یک لحظه تو یه بحث اروم برادرم اومد خونه از تو شلوارش یچیزی دراورد تواون لحظه همه انقدشوکه بودیم چون اولین باربود ک همچین رفتاری داست مث سگ ازبابام میترسن اصلا هیچوقت نیوده .. اگه پیش بینی میکردیم ک یدفعه درو بازکنه بیاد همچین حرکتی بزنه صددرصد بچه رو میبردم جای دیگه من فک کردم درحد بحث لفظیه سر ماشین
عزیزم پدرتون خوبن؟دستشون چیشد
بمیرم برا بچه 😭تا ابد تو ذهنش میمونه . داداشت چند سالشه
فردا به سلامتی دست بچه هات میگیری میری خونه بعد تاپیک میزنی من برگشتم بچه تپش قلب میگیره گناه داره
خیلییییی راحت باعث شکستن یه دلی میشی ک خودش تیکه تیکه اس ب حدی ک منتظربودم با یه همچین حرفی اشکام سرازیر شه من با جون ودل دارم لچه هام و ب چنگ و دندون بزرگ میکنم من هرچیزی و هرخفتی و دارم ب جون میخرم بخاطراین دوتابچه بخاطر این لحن حرف زدنتون خیییییلی ناراحت شدم و گریه کردم البته دلمم پربود خیلی ولی باید تاپیکای قبلیم و بخونی ک بدونی چقد زندگی واسم دردناکه ب خودی خود
من الان یکی از تاپیکای استارتر رو خوندم متوجه شدم ده ماهه خونه پدرشون هستن و چاره ای هم جز موندن به اونجا ندارن و شرایط سختی دارن در مقابل اونهمه فشار روحی و روانی که از طرف خونوادشون روی بچه هاشون و خودشونه این صحنه ای که پسرشون دیده واقعا هیچی نبوده امیدوارم مشکل استارتر و بلاتکلیفیش زودتر مشخص بشه دلم برای خودش و بچه هاش کباب شد
غزل من در جریان زندگیت هستم
اگه دلت رو شکستم ببخشید نمیخواستم ناراحتت کنم
ولی بچه هات تو شرایط خوبی نیست
اون از خانوده ات اونم از همسرت
این وسط تو‌موندی با این دو طفل
واقعا من ناراحتم برات
برای پسرت
برا اون کوچولو یه سالت
قرار تا کی اینجوری ادامه بدی
دختر تا کی میخوای تحمل کنی
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز