ادم بدی نیستم ولی نه هنوز درس نگرفته و ازکاراش پشیمون نیست
یادم نمیره فردای عروسی با ساکش امدخونمون گفت یه کاری میکنم طلاق بگیری بری و من سرجهیزیه پسرمم و روزگارموسیاه کرد تو حسرت یه بیرون رفتن دونفره باهمسرم بودم
خیلی ظلم کرد در حقم حتی به پدرم ک فوت شده فحش داد
الان داره یادم میوفته بیشتر ازش بدم میاد
روزیکه مامانمو از خونه خودم بیرون کرد از ته دلم نفرینش کردم بعد باگریه ب شوهرم زنگ زد گفت زنت و مامانش بهم حمله کردن
والا ازروی همون تایپیک اولت حسی که بهم داد بازم داره مادرشوهربازی درمیاره و چیزی عوض نشده🤣
کاش آدم همه پل های پشت سرش و خراب نکنه
اگه خوب بود باز به چیزی
ولی الآن بنظرم بی تفاوت باش توام
چقدر سخت خدای برای هیچکس نخواد آلزایمر درد بدیه ... حتی خدا واسه دشمن هم این بیماری رو نخواد... بزرگترین ترس من الزایمره دلم می خواد قبل اینکه ب این روز بیفتم فقط بمیرم. عزیزم ...بدی هوایی که در حقت کرده رو دو راه داری یکی اینکه گذشت کنی و ازش بگذری... دو اینکه بسپاری به خدا واگذار کنی ب خود خدا...!!! ولی در رابطه نگهداری از مادر شوهرت فقط باید به دل خودت رجوع کنی شاید این یک امتحانه... در هر صورت... امتحان سختیه شاید من جات بودم کم می آوردم... اما خوش ب سعادت اونیکه می تونم همیشه تو امتحان الهی پیروز باشه... امیدوارم خدا بهترین رو برات بخواد و خدا هیچکس رو افتاده و خوار و ذلیل نکنه
نباید همسرتو ناراحت کنی ولی خب بهش هم بگو نمیتونی وقتی نیست از مادرش نگه داری کنی
پرستار بگیرن خب
نگهداری سالمندآلزایمری فوق العاده سخته ممکن نشناستت وبهت حمله کنه حتی ممکن مدفوع خودش بخوره یابماله به درودیوار.یایه حرف اینقدتکرارکنه تامغزت منفجربشه ببرینش آسایشگاه هم خودتون راحت میشین هم اون بنده خدا
من کاملا درکت کردم داره تقاص بدیاشو میده دلت هم اصلا نسوزه مگه اون وقتا اونا دلشون براتو سوخت یا ازخدا ترسیدن ...اصلا گردن نگیر ولی زیرپوستی دکش کن بره که بعدها شوهرت فکرنکنه تو کشتیش...چون این شوهرای ما بدیای خانوادشون اصلا نمیبینن اما بخوایم درشان رفتاراشون برخورد کنیم بهشون برمیخوره
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز