2777
2789

چه کمبود یا آسیبی تو بچگیش یا چه کم کاری هایی ( مثل کمبود محبت و توجه و....) از طرف والدین خودشون دارن و هنوز اونارو با خودشون بار میکشن ؟

یه جا خوندم نوشته بود ؛ این آسیب هارو شناسایی کنید و روشون کار کنید! مثلا اگه کمبود محبت داشته ؛ شما به همسرتون خیلیییی محبت کنید اینطور حالش بهتر میشه و از شما حس بهتریییی میگیره ( و دوست داشتنش وابستگی و... زیاد میشه )

به نظر شما درسته ؟

کسی تجربه داره ؟

آسیب های همسرتون رو هم بگید و بگید چجوری متوجه شدید که همسر شما فلان آسیب رو دیده

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 


2805

نادیده گرفتن علاقمندی هاش و اجبار کردنش به وارد شدن به مسیرهایی که دوستشون نداشته.

 عاشق شده‌ام.شکست خورده‌ام. پیروز شده‌ام.اشتباه کرده‌ام.انتقام گرفته‌ام. تحقیر شده‌ام. دوست داشته شده‌ام.به من عشق ورزیده‌اند. زیرابم را زده‌اند. از کار بی‌کار شده‌ام.دستم را گرفته‌اند. سفر کرده‌ام. وحشت کرده‌ام.از ته دل خندیده‌ام.شهری را که دوست داشتم ببینم دیده‌ام. دیوانه‌وار رقصیده‌ام. خدا را گم کرده‌ام. خدا را دوباره پیدا کرده‌ام.سقوط کرده‌ام. در منجلاب دست و پا زده‌ام.نفرت ورزیده‌ام. از خودم متنفر شده‌ام. خودم را دوست داشته‌ام.برای درست کردن اشتباهاتم از جا بلند شده‌ام. برای ادامه‌ی یک زندگی جنگیده‌ام.نفرت‌هایم فروکش کرده‌اند.کتاب خوانده‌ام. فیلم دیده‌ام.فریاد زده‌ام.گریه کرده‌ام. دوست داشته‌ام تا ابد جاودانه بمانم. کسانی از دیدنم هیجان زده شده‌اند. کسی دوست داشته سرم از بدنم جدا شود. مسیرم را پیدا کرده‌ام. بدنم را به سبک خودم دوست داشته‌ام.هورمون‌های مادرانه‌ام فعال شده‌اند.عقل و منطقم غالب شده است.نگذاشته‌ام شکستم را ببینند.و در تمام این مسیر شبیه هیچکسی نبوده‌ام و چیست زندگی جز همه‌ی اینها... 🍂🔮
چون تعداد زیاد بودن و وضع مالیشون خیلی خوب نبوده برا خرج کردن پولاش راحت نیس نمیدونم تروماست یا نولی ...

خب یجورایی میشه گفت هنوز اون ترس رو داره ( چه خوب که خیلییییییی ببخشید از کلمه خسیس استفاده نکردی) خیلی ها اگه همسرشون این مشکل داشته باشه میگن خسیسه! در صورتی که قدر پول رو فقط میدونه و به هر چیزیییی پول نمیده 

اما من بیشتر از لحاظ روحی مد نظر داشتم 

مرسی از نظرت

آخی ؛ خب شما در مقابل چه رفتاری نشون دادی ؟ محبت رو زیاد کردی ؟ چجوری بهش الان محبت می‌کنی

خیلی زیاد محبت کردم دست خودم نبود مادری کردم براش نمیگم کارم درست بود یا غلط البته 

و اونم بد جور وابسته اس الان 

جوری ک ۲۰ ساله ما ی روز کامل ما از هم دور نبودیم

♡درد دل در دل بماند بهتر است♡کاربری دست دونفره به طور موقت
خب عملکرد شما در مقابل این آسیب چی بود ؟

وقتی خواست شغلش رو رها کنه ، بهش گفته اول زمینه چینی کنه و فکر کنه میخواد چیکار کنه و بعد همراهیش کردم تا از اون مسیر خارج بشه.

هر وقتم صحبتی داشته در این مورد بدون اینکه در مورد خانواده‌اش چیزی بگم چه خوب چ بد صرفا شنونده بودم.

 عاشق شده‌ام.شکست خورده‌ام. پیروز شده‌ام.اشتباه کرده‌ام.انتقام گرفته‌ام. تحقیر شده‌ام. دوست داشته شده‌ام.به من عشق ورزیده‌اند. زیرابم را زده‌اند. از کار بی‌کار شده‌ام.دستم را گرفته‌اند. سفر کرده‌ام. وحشت کرده‌ام.از ته دل خندیده‌ام.شهری را که دوست داشتم ببینم دیده‌ام. دیوانه‌وار رقصیده‌ام. خدا را گم کرده‌ام. خدا را دوباره پیدا کرده‌ام.سقوط کرده‌ام. در منجلاب دست و پا زده‌ام.نفرت ورزیده‌ام. از خودم متنفر شده‌ام. خودم را دوست داشته‌ام.برای درست کردن اشتباهاتم از جا بلند شده‌ام. برای ادامه‌ی یک زندگی جنگیده‌ام.نفرت‌هایم فروکش کرده‌اند.کتاب خوانده‌ام. فیلم دیده‌ام.فریاد زده‌ام.گریه کرده‌ام. دوست داشته‌ام تا ابد جاودانه بمانم. کسانی از دیدنم هیجان زده شده‌اند. کسی دوست داشته سرم از بدنم جدا شود. مسیرم را پیدا کرده‌ام. بدنم را به سبک خودم دوست داشته‌ام.هورمون‌های مادرانه‌ام فعال شده‌اند.عقل و منطقم غالب شده است.نگذاشته‌ام شکستم را ببینند.و در تمام این مسیر شبیه هیچکسی نبوده‌ام و چیست زندگی جز همه‌ی اینها... 🍂🔮
خیلی زیاد محبت کردم دست خودم نبود مادری کردم براش نمیگم کارم درست بود یا غلط البته و اونم بد جور واب ...

میشه بیشتر وارد جزئیات محبت کردنت بشی ؟ 

مثلا چه کار هایی میکردی ؟ 

یا الان کدوم محبت کردنت رو همسرت خیلی دوست داره

خب یجورایی میشه گفت هنوز اون ترس رو داره ( چه خوب که خیلییییییی ببخشید از کلمه خسیس استفاده نکردی) خ ...

نه عزیزم ب اون صورت ک قدر پول رو بدونه نیست و مطمعنا ریشه روانی دارع


مادر نداشته 

زیر دست زن بابا چه ظلم ها که ندیده 

کلا پدرش من خیلی بهش ظلم کرده 

پسر بوده اما مثل کوزت ازش کار کشیدن برا بزرگ کردن بچه های زن باباش و کارهای خونه و مغازه پدرش 

تو سرما و تو گرما 

حتی نمیزاشتن مشق بنویسه و اصلا درسش براشون مهم نبوده 

فقط کار می‌کرده 

خلاصه نگم چه ظلم‌ها که دیده


اولین باری که براش لباس هاش رو شستم دستام رو بوسید گفت تا الان همیشه خودم لباسام شستم 

به شدت هم آدم اجتماعی و توداری هست و نمیشه متوجه شد چقدر بهش ظلم شده و کمبود محبت داشته 

اما منی که کنارش زندگی کردم اینو متوجه شدم 

خودش هم می‌گفت کسی بهم محبت نکرده اگر خیلی بلد نیستم محبت کنم ببخش و........


من انقد محبتش کردم 

میگه همه کس و کار من تویی 

همسر،پدرم،مادرم ،خواهر،برادر



2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792