2777
2789


۲۸ سالمه 

۵ ساله عقد و ازدواج کردم

از همون اول مادرشوهرم تو ازدواج و خواستگاریم سنگ انداخت و خواستگاری و بهم زد و بعد همسرم دوباره اومد خواستگاری و ازدواج کردیم 

بهم نمیاد ولی ب شدت حرفاش روم اثر داره 

هستین ادامه شو بگم؟

بوگو

لطفا دعا کنید شرمنده پدرومادرم نشم و هرچه زودتر برم سرکار و بی‌پولی نکشم🤲🏻😔اونا چشم امیدشون به من هست.🙏🏻🤲🏻💚 من باید زود درسم تموم بشه تا کمک خرج خانوادم بشم.💚اسفند۱۴۰۳ دفاع کنم🤲🏻.ممنون میشم اگر برای موفقیت تحصیلیم دعا کنید💚🌹لطفا دعا کنید از خطا به دور باشم🤲🏻💚من روزهای سختی میگذرونم با دعاهاتون خوشحالم کنید لطفا🙏🏻😔

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 


2805

تو کل نامزدی برام مهم بود نظرش با اینکه کمکی نکرد بهم 

یادمه عقدم ب نظر خودم خیلی خوشگل شده بودم ولی همش میگفت خوب نشدی و یادمه من جلوش وایسادم و گفتم خودم راضی بودم گذشت من ازدواج کردم و ارشد قبول صدم 

بعد عمل مامانم همش میگفت باردارشدن بچت و ببینم

مادرشوهرم همش فشار میورد بچه بیارین انقد گفت گفت کخ من فقط یکبار شل گرفتم اونم شب قبل پریودم و من باردارشدن 

اونم وقتی موقع دفاع پایان نامه و جا افتادن من تو شرکت بوو

مادرم بدتر شد حالش 

بهم کاری نداشت مادرشوهرمم هفته ای س روز میرفتم پیش مادرم بعد سرکار و هیچ کاری نداشت ن کمکی ن چیری 

دیگه ماه ۵ استعفا دادم و ی ماه بعد دانشگاهم ترم مهر شروع شد و تا زایمان 

۳ روز رفتم خانه مامانم و برگشتم ختنه خودم با اینکه تو ی ساخنجونبم  کوچکترین کمکی بهم نکرد

2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792

داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته