سلام امروز کل روز خواب بودم عصر گفتم پاشم لاقل برم پیاده روی ک چربیام آب شن چون کل روز تحرک نداشتم ؛ با یه هودی گرم ورزشی رفتم بیرون بدون آرایش یهو دیدم یه پسر ک مثل برادرم گاهی باهاش چت میکنم یا میریم پیاده روی بهم زنگ زد گفت کجایی گفتم پیاده روی گفت تو این بارون ؟ گفتم آره
گفت صب کن میام دنبالت
هستین بقیه اشو بگم؟
خب
خب بعدش
خببب
😕
خب
کامل گفتی لایک کن فردا بخونم . شب بخیر
بگو.
هیچ گربه ای محض رضای خدا موش نمیگیره ، به این داداشی مجازی ها دل خوش نکنید
من برادر ندارم ..فقط میدونم هیچکی مثل برادر نمیشه
بقیه ش
آقا اومد دنبالم گفت بریم چیتگر کنار دریاچه پیاده روی کن
رسیدیم چیتگر یه رعد و برق و بارونی گرفته بود اینم رفت دقیقا خلوت ترین جاش پارک کنار دریاچه و پارک جنگلیش ک مگسم پر نمیزد .. گفت پیاده شو
خب؟؟؟
داستان به جای باریک کشیده نشه صلواات
بروزرسانیم🤰🏻
