ووااییی خدا نظرارو دیدم کلی خندیدم من۱۰سال تازه گوشی لمسی گرفته بودم هواووی داشتم تویه گروه تلگرام بایکی دوست شدم موقع امتحانات بود تو اتاقم مثلا داشتم درس میخوندم ولیداشتم چت میکردم تا مامانم میامد تو اتاق گوشه میذاشتم توکشو میزم
کوچه بهار
خیابان اردیبهشت
پلاک 10
ولیی خداییی چقدر خوب بود اون سال ها نه دروغی بود نه خیانتی بود شایدم بود ولی نه به اندازه الان انقدر زیاد
یادش بخیر🥺🥺🥺
ی کسایی از اون دوران برام به جا موندن
دوستام ، سارا و مهدخت
ی پسر هم که کلا داداش حسابش میکردم ، داداش سام
دقیقا آدم اصلا احساس ترس و استرس از این که چه می‌دونم فلان اتفاق بیوفته این خیانت کنه این آدم درستی نباشه نداشت همه خود واقعیشون بودند الان نه همه یه نقاب دارند که خودشون رو قایم میکنن افتضاح شده واقعا
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
27 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز