من واس بار دوم ازدواج کردم دخترم وشوهرم باهم نساختن که البته مقصر دخترم بود ماهم تصمیم گرفتیم باشوهرم یه خونه ۴۸متری واسش اجاره کردیم خرید خونشو هم هر هفته خودم انجام میدم هفته دوبار هن میرم واسش غذامیپرم تمییز میکنم ماه۴ تومنم بهش میدیم ولی همش ناله میکنه خونم کوچیکه مثل قفس من ماشین میخوام چرا داداشم سنش از من کمتر بیشتر بهش میرسین منم گفتم میخواستی تو هم با شوهرم خوب باشی تا به تو هم برسه اما همش جیغ میزنه نظر شما الان شرایط دخترم بده ؟پول کلاسشوهم به خدا جدا میدم بهش ولی همش میگه کاش بمیرم یامنو نفرین میکنه یا خودشو من جز این دختر دوتا بچه دیگه هم دارم که شوهر منو پدر صدا میزنن وخیلی باهم خوبن فقط دختر بزرگم لج کرد حالا میگه تو مادر بدی هستی شوهرتو انتخاب کردی نه منو نظرشما الان شرایط دختر من بد؟
چندسالشع دخترت
بنده خدا شوهرت تو چه وضعیتی افتاده
دخترت پرتوقعه خیلی
پدرش کجاست ؟ زنده س ؟
نه الکی میناله
تاپیکاتو یادمه لوسش کردی از سرشم زیاده!
گور باباش راحت باش عشق و حال کن
بچه چند ساله رو جدا کردی؟
بنظرم خیلی کار اشتباهی کردی چون توقعش بیشتر میشه و حتی ممکنه به راه بدی ام بیوفته
کاش خونه جدا نمیگرفتی سعی میکردی مشکلشون اساسی حل کنی مشاوره برید این فاصله خوب نیست
شوهرت مرد خیلی خوبیه قدرش و بدون
کاش من جای دخترت بودم واقعا خوشبحالش خونه جدا داره انقدر هم لوسش میکنین
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
9 ثانیه پیش
9 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز