نه عزیزم دوستت چند روز پیشت باشه اگه تنهایی اگه شوهرش چیزی گفت میتونه بگه نتونستم برم خونه بابام چی بگم که شوهرم با همه میرقصه اومدم اینجا خودش میتونه با سیاست بهش بفهمونه ولی بچه هاشو نیاره پیش خودش که شوهرش دیگه راحت نباشه رنگش هم میزد جواب بده تا مشکلش حل شه باهاش صحبت کنه
بگو گریه نکن بخدا این دوره باید گرگ باشی وگرنه میخورنت پیش شوهرش گریه نکنه فک کنه بدبخت گیر آورده دوباره همون کارو کنه بخدا منم باشم عصبی میشم باهاش حرف بزنه یکم سیاست داشته باشه بگه دوست دارم اذیت میشم کسیو کنارت میبینم چ میدونم خودش بهتر قلق شوهرش رو میدونه فقط با دعوا پیش نره بدتر میشع
اگه گفته این دیگه از فهم شوهرش که باید این چیزارو درک کنه ولی بگو زنگ زد بهت جوابش رو بده بگو نرفتم خونه بابام روم نشد ی وقت کوچیکت کنم اومدم پیش دوستم از دست منو شما کاری بر نمیاد فقط اینکه راهنمایی کنیم خودش باید از پس زندگیش بر بیاد یکم زرنگ باشه.درست میشع
