من همون دختر ۲۰ ساله ایم که ساها افسردگی داشت و داره و بع جا بهتر شدن داره عود می کنه
من همون دختر ۲۰ ساله ایم که وقتی ۱۷ سالم بود تو اوج درس و درس خونی فهمیدم مامانم تومور مغزی داره
من همون دختر ۲۰ سالم که سال اول با خوندن روزی ۱۲ ساعت برا کنکور هیچ جا قبول نشدم
من همون دخترم که سال دومم با وجود روزی ۴۰۰ تست و ۱۲ ساعت مطالعه به جایی نرسیدم اره من این بودم
همون دختری بودم که بازار نمیرفتم فک می کردم سربار خانوادمم ، غذا کم میخوردم نگن زیادی تو خونمون نون خوردی من این بودم
همون دختری که به خاطر گریه نمره چشاش شد ۳
همون دختری که بعد ۶ سال التماس باباش گذاشت مهاجرت کنه تو رشته دلخواهش قبول شد اما دیگه لذت نداشت اره من دختر ۲۰ سالم که واسه خرید یه خودکار منت بابا می کشم و نون خور اضافی خونم
همون دختریم که صبح با خواب های وحشتناک پا میشم ولی لبخند میزنم و گاهی وقتا مجبورم زنگ بزنم امبولانس تا بیان کبودی و خفگی مامانم و بهتر کنن
نگید خوشبختم نگید اخه قصه قشنگه من همون دختر پر دردم که امشب اونقدر خون به جیگرم که میخوام چنتا سیگار پشت سر هم بکشم بلکه حالم خوب شه نگید اه پیف دختره سیگاریه یادتون باشه من همون دختر بدبختم که هر ماه برا معالجه میره روانپزشک و یه کیسه گنده دارو تحویل میگیره میاد بیرون