خسته شدم از این زندگی که توشم از این همه بدبختی تز اینکه هسچکس نیست که درکم کنه از اینکه انقدر خشتم از اینکه انقدر خورد شدم از اینکه اینهمه قبلم شکست :)
فقط دلم ارامش میخواد خسته شدم از تظاهر به اینکه حالم خوبه دیگه بریدم واقعا دیگه نمیکشم چقدر یه نفر میتوکه بیچاره باشه که تو این سن اینهارو تجربه کرده باشه چقدر یه نفر میتونه بدبخت باشه که هیچ کسی رو کنارش نداشته باشه از این همه بغض خسته شدم و از اینکه دلم از زندگی پره
خدایا اکه وجود داری جونمو بگیر راحتم کن بخدا دیگه نمیکشم دیگه تحمل ندارم...