2777
2789
عنوان

شوهرم همش قهر میکنه(بیاین بگم دیشب چیشد)

| مشاهده متن کامل بحث + 478 بازدید | 30 پست
دیگه زندگی خیلی مشکلات داره باید از الان یاد بگیرین رو پای خودتون وایسین

بله درسته ولی چون پای مراسم وسط بود و من به خاطر کارش نرفتم ارایشگاه مجبور شدم به مامانش هم یگم 

من تو عقد همه مشکلات مون ماسمالی میکردم نمیکفتم از خربتم بود. تا وقتی دلت قرص نباشه عقد نکن. من اگ برگردم 15 سال پیش میگم جهنم به همه فک و فامیل و ابرو. مهم خودمم ک دارم تو جهنم میسوزم

ویران شده را حوصله معمار نباشد//ویرانه ما را بگذارید که ویران بماند....... 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

دقیقا اینم مثل بچه ها حس میکنم من 26 سالمه اون 19 سالش ازدواج خیلی سخته حالم حالم واقعا

من شوعرم 46 سالشه هنوز همونی ک همون موقع بود فک نکن بخاطر جوانی. دیگه اخلاق شون همینه اینجوری شکل گرفتن...  من عاشق مردی بودم ک صبور باشه و منطقی  تو شرابط سخت بتونه زندگی جمع کنه اروم باشه منطقی فک کنه ولی شوهرم اصلا چیزی نبود ک دوست داشته باشم. برا همین هیچ وقت عاشقش نبودم 

ویران شده را حوصله معمار نباشد//ویرانه ما را بگذارید که ویران بماند....... 
بله درسته ولی چون پای مراسم وسط بود و من به خاطر کارش نرفتم ارایشگاه مجبور شدم به مامانش هم یگم

من روز عروسیمون با شوهرم قهر بودم😃😃😃😃 ولی نذاشتم کسی بفهمه خودم خیلی عذاب کشیدم ولی گفتم بزلر بقیه شاد باشن اصلا روز عروسیم یه درصدم بهم خوش نگذشت و دیگه تکرار هم نمیشه همیشه تلخیاش تو ذهنمه

من شوعرم 46 سالشه هنوز همونی ک همون موقع بود فک نکن بخاطر جوانی. دیگه اخلاق شون همینه اینجوری شکل گر ...

من دوست داشتم مرد باشه انقدر زیاد احساسی نباشه منطقی باشه محکم باشه گریه نکنه 

مختلف شده انگار من مردم اون زن 

من روز عروسیمون با شوهرم قهر بودم😃😃😃😃 ولی نذاشتم کسی بفهمه خودم خیلی عذاب کشیدم ولی گفتم بزلر بق ...

خبلی بده 

به منم فردا خوش نمیگیره الانم به زور میخوام برم ارایشگاه و مراسم 

من دوست داشتم مرد باشه انقدر زیاد احساسی نباشه منطقی باشه محکم باشه گریه نکنه مختلف شده انگار من مرد ...

من پسرم تشنج کرد من مادرم داشتم از درون میمردم دلم میخواست شوهرم ارومم کنه ولی مث زنها جیغ میزد گریه میکرد ک من کپ کردم من اون باید اروم میکردم. هیج پقت حس حامی نداشت برام 

ویران شده را حوصله معمار نباشد//ویرانه ما را بگذارید که ویران بماند....... 
خبلی بده به منم فردا خوش نمیگیره الانم به زور میخوام برم ارایشگاه و مراسم

بیخیال این روزا تکرار نمیشه پس بزار بهت خوش بگذره فکر کن هیچ اتفاقی نیفتاده انشاالله خوشبخت بشی ولی تا قلق دوطرف دست هم  بیاد مشکلات هست

خبلی بده به منم فردا خوش نمیگیره الانم به زور میخوام برم ارایشگاه و مراسم

ولی حتما مشاور برین. انشاالله ک سفید بخت بشی

ویران شده را حوصله معمار نباشد//ویرانه ما را بگذارید که ویران بماند....... 
چقدر بد که این حسارو قراره تجربه کنم

انشالله ک شوهرت درست میشه همینکه خانواده ش حامی شما خدا رو شکر کن... من باردار بودم شوهرم 2 بار برام جارو کشید خواهرش انقد کوبید تو سرش جلو همه مسخرش کرد ک دیکه هیچ وقت هیج کاری کمکم نکرد... 

ویران شده را حوصله معمار نباشد//ویرانه ما را بگذارید که ویران بماند....... 
انشالله ک شوهرت درست میشه همینکه خانواده ش حامی شما خدا رو شکر کن... من باردار بودم شوهرم 2 بار برام ...

خداروشکر خواهرشوهر ندارم 

مادرشوهرم هم میکه نن خیلی سختی کشیدم نمیخوام عروسیم اذیت بشن

اسی خوبی سلام عقد کردی

چ خبر؟

سعی میکنم اگر نظرو راهنمایی که میکنم اول کل تایپیک رو بخونم وطبق شرایط استاتربعدا نظر بدم پس ممنون میشم اگر نظری تو تاپیکم دادین کل تاپیکارو بخونید و ازشرایطم آگاه باشیدبعدا نظر بدین اینجوری همو با حرفامون اذیت نمیکنیم🌺🪻🌺🌷
2810
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز