2777
2789
عنوان

داشتم با خدای خودم صحبت میکردم که

| مشاهده متن کامل بحث + 254 بازدید | 52 پست
قرآن بخون با معنی خداوند فرموده بعضی ها که به حال خودشون رها کردم به محض درخواست بهشون میدم که براش ...

خب چرا عذاب دنیا و آخرت باشه؟ دلیلش رو نمی‌فهمم؟

من سال ها بدون هیچ چشم داشتی عبادتش کردم نه برای خودم برای خودش چون عاشقش بودم 

ولی در جواب عشقی که بدون چشم داشت بود بدون درخواست و تمنا بود نابودی فقط نصیبم شد 


 در کوچه ام،در یک کوچه خلوت وبی کس راه میروم.بدون نگاه به پشت سر،درنقطه ای که راهم را تاریکی فرامیگیرد،گویی رویایی میبینم که درانتظارماست.آسمان سیاه با ابرهای خاکستری پوشیده شده.گویی رعد وبرق پنجره ی خانه هارانشانه گرفته.عالم وآدم درخوابند،فقط دو دوست بیدارند.یکی منم ودیگری پیاده روهای خلوت

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 


خب چرا عذاب دنیا و آخرت باشه؟ دلیلش رو نمی‌فهمم؟من سال ها بدون هیچ چشم داشتی عبادتش کردم نه برای خود ...

زندگی پیامبران رو ببین عبادت و پرستش مطلق و درد و رنج زیاد ،کم نیار نزار آجر اعمالت از بین بره اصلا همین که اجازه داده با عشق بپرستیش چی از این بهتر؟؟؟ لطفا بهش عمیق فکر کن ،راضی داری حاجتت یا تمام دنیا رو بهت بده ولی خودشو ازت بگیره؟؟؟؟؟چی ارزش اینو داره که بابتش از خدای عزیزت ناامید و سرد بشی

2805
زندگی پیامبران رو ببین عبادت و پرستش مطلق و درد و رنج زیاد ،کم نیار نزار آجر اعمالت از بین بره اصلا ...

ولش کردم خیلی ساله نه اینکه بهش اعتقادی نداشته باشما دارم چون یبار تو زندگیم خودشو نشونم داد مطمئن شدم که هست وجود داره . ولی ولم کرده من تا یجاهایی تو زندگی فقط بخاطر اون دووم آوردم ولی الان دیگه احساس پوچی میکنم نمیتونم ارتباط بگیرم خیلی چیزا بهش میگم میدونم بده ولی دیگه کشش ندارم ازش گذشتم

 در کوچه ام،در یک کوچه خلوت وبی کس راه میروم.بدون نگاه به پشت سر،درنقطه ای که راهم را تاریکی فرامیگیرد،گویی رویایی میبینم که درانتظارماست.آسمان سیاه با ابرهای خاکستری پوشیده شده.گویی رعد وبرق پنجره ی خانه هارانشانه گرفته.عالم وآدم درخوابند،فقط دو دوست بیدارند.یکی منم ودیگری پیاده روهای خلوت

کاش دوباره برگردی

شاید یه زمانی در آینده کسی نمیدونه

ولی آبجی توی این سن واقعا پیر شدم کشش ندارم 

خود امیدواری از بی امیدی کشنده تره 

 در کوچه ام،در یک کوچه خلوت وبی کس راه میروم.بدون نگاه به پشت سر،درنقطه ای که راهم را تاریکی فرامیگیرد،گویی رویایی میبینم که درانتظارماست.آسمان سیاه با ابرهای خاکستری پوشیده شده.گویی رعد وبرق پنجره ی خانه هارانشانه گرفته.عالم وآدم درخوابند،فقط دو دوست بیدارند.یکی منم ودیگری پیاده روهای خلوت

شاید یه زمانی در آینده کسی نمیدونهولی آبجی توی این سن واقعا پیر شدم کشش ندارم خود امیدواری از بی امی ...

از ته دلم برات دعا میکنم 

یکی درد و یکی درمون پسندد  یکی وصل و یکی هجرون پسندد

من از درمون و درد و وصل و هجرون پسندم آنچه را جانان پسندد ،کاش برسیم به این مرحله 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792