می‌خوام از شوهرم جدا شم روانیم کردن خانوادگی تو رو خدا بیایین درود دل کنیم

بنظرم تقصیر خانواده خودته 

مشکل شما اختلاف مالی و مادی و فرهنگی هست 

نمیدونم اصلا به فکر عروسی نباش سعی کن راهتو جدا کنی

عزیزدلم بعضی خانواده ها فقط حرف میزنن تو عمل هیچ کاری نمیکنن اون حرفارم بخاطر فامیل میگن که یعنی ما خیلی هوای بچه هامونو داریم منم چندسال عقدموندم چون خونه میساختیم دستمون خالی بود هی میگفتن این عید این تابستون آخرم شوهرم یه جشن کوچیک گرفت اومدیم سرزندگیمون دیگه هم هیچ انتظاری نداریم ازشون شوهرم میگه فکر میکنم بچه پرورشگاهیم چطور بین بچه هاشون انقد فرق میذارن چون یه سال بعدش به برادر شوهرم کمک کردن خونه بخره سه شبانه روزم براشون عروسی گرفتن همه هزینه هارو دادن ولی هرچی جمع شده بود داماد برداشت گفت عروسی ما بود پس به ما میرسه😆

جهیزیه رو نبر بذار اول قرارداد تالار رو ببندن

ترکی؟ 

همه حرفات حقه 

شوهرت سنش چنده؟حس میکنم نمیتونم از حقش دفاع کنه 

توی همهی عروسی ها این دعواهاذمیشه اما اینکه طلا نخرن برای عروس هدیه نیارن یا شوهرت پر کردن همش بگن اینو چرا نخریدی اونا نخریدی و عروسی نگیرن سخته

عزیزم ببین یدفعه تایپ کن ببینم مشکلتون چیه...منم شوهرم خیلی اینجوریه الانشم میگه این از جهاز اوردنته منم میگم این از سرتم زیادیه یا اینکه همین در حد و توان پدرم بوده کرده داده بابای تو چیکار کرده که یه کادو هم نیاورد خونمون ...ببین من انتخاب خودم بوده زبونم کوتاهه دوسش دارم باهاش میسازم چون میدونم دوسم داره کوتاه میام بجاش به چیزای مثبتش فکر میکنم سیگار نمیکشه اهل دختر بازی نیس ...گدا نیس خسیس نیس

خودتو نجات بده فقط همین، پا بزار روی احساساتت و خودتو نجات بده واقعا دارم میگم

پنج سال دیگه میای میگی پنج ساله مسافرت نرفتم هرجا میریم خانواده شوهر میان هرچی برام میخرن مادرشوهرم میفهمه غوغا میکنه یه دست لباس ندارم ماشینمونو شوهرم عوض نمیکنه فقط خودتو نجات بده واقعا میتونستم التماست میکردم

میدونم هزار مدل ارزو‌ داری ولی از هرچیزی ارزونش رو بخر...چون بعدا دلت میسوزه..شوهرت به خانوادش فشار نمیاره تو هم به خانوادت فشار نیار...خیلی چیزا هم نگیر...چه بخری چه نخری تحت هر شرایطی اونا هم حرف مفتشونو‌ میزنن هم توقعاتشون بیشتره...انجام ندی دلتم نمیسوزه