سلام دوستان من مادرشوهرم و نامزدم در حد مرگ وابسته همن و همو میخان یعنی نمیدونی چی بگم اصلا نگفتنی و منم نامزدم ۳ ۴ سال دوست بودیم و بحث مامانش بود همیشه ولی خب تو جر و بحثمون خونشون دو طبقه اس و قراره بریم بالا بشینیم عزا گرفتم 🥲 آخه آدم انقدر سیاه بخت خودم میگم میرم مستاجری باباش گفت رفتین دیگ نیاین مستاجری و این حرف مفت نمیخام خودمو اول کار بده کنم چیکارکنم مادرشوهر یک دو رویه ک نگین فقط الکی خوبه