هجده سالم بود همش درگیر درس بودم کنکور اول رو خراب کردم رفتم مشهد اومدم دیدم یکی میگه بگو اون میگه نگو گفتم چی شده؟؟نکنه خواستگاره؟گفتن اره. تا اسمش رو گفتن میشناختمش ۱۴ سال ازم بزرگتر بود و قبلا دوبار طلاق گرفته بود اما چون ادم معروفی بود و مذهبی بود همه میگفتن مشکل از زن قبلیشه ب مادرم گفتم نه مادر من نمیخوام ازدواج کنم این ادم هم مناسب نیست گفت فکر کن گفتم نه فکر نمیخواد گفت نه حالا بذار بیان گفتم اخه من با اون نمیشه اصن گفت اگه میخوای دختر خوشبخت کنی قدیمیا میگفتن زن بده زن مرده گفتم وای مامان من ۱۷ سالمه زن مرده چیه گفت مثاله .اومدن خواستگاری قیافه خوبی داشت مهرش ب دلم نشست یروز خواهرش اومد رفتار زننده ای داشت چیزی نخورد گفت مامان پاشو بریم دفعه بعد ب شوهرم گفتم خواهرتون مشکلی داره گقت نه اصلا گفتم اخه یجور رفتار داشتن گفت نه و...