چقدر پدرت بی فکره، به جای تحقیق از عروس و خانواده اش، از تو و مادرت طلبکاره.
وقتی خانواده همسرم اومدن خواستگاری، بعدش مامانم و خواهر بزرگم و شوهرش رفتن خونه داماد ، برای دیدن زندگی و رفتار و ....
خواهرم اومد گفت، مادرش و دو تا خواهراش نیم ساعت فقط نگاه کردن و میوه تعارف نکردن تا اخر خود شوهرم تعارف کرده بودش.
اونموقع تو دلم گفتم، خواهرمم دنبال قاتل بروسلی، الان بعد ده سال هنوزم برم خونشون، مادرشوهرم میوه رو میاره میزاره وسط، خودش شروع میکنه به خوردن یه بار تعارف من نمیکنه، منم فقط نگاه میکنم، فقط تو خانوادشون پدرشوهرم متوجه میشه و تعارفم میکنه، منم اونموقع برمیدارم.
اگر پدرشوهرم نباشه، اصلا تعارف نمیکنن. الان میفهمم ، خواهر بنده خدام چی میگفت