2777
2789

مثلا کباب کوبیده درس کنین یا جوج رو منقل چند وقت یبار میزنین

zendegi_jawaherپیج اینستا داستان زندگی جواهر دختری که تو دهه شصت با مرد وحشی ازدواج میکنه با وجود علاقه به همسایشون اونو به عقد مردی چند برابر سنش در میارن و تو سن چهارده سالگی مجبور به ازدواجش میکنن چون پدر مادرش فوت شده بودن و زنداداشش فقط میخواست ازش خلاص بشه داستان قشنگیه امیدوارم بخونید و لذت ببرید

امیرعلی من ۴ سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 

مهد گذاشتمش ولی بدتر شد، تازه پرخاشگر هم شد. یکی از مامانا آقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

 یه تیم ۱۰۰ نفره آنلاین از روانشناس، گفتار و کار درمانگر تخصصی برای کوکان تا ۷ سال هستن. بعد 20 جلسه مشکلات پسرم حل شد 😍🙂

 هر مشکلی دارید قبل از هرکاری از اینجا نوبت غربال ۱۰۰٪ رایگان بگیرید 

هفته ای ۴ بار 

سوال در مورد عطر و میکاپ و لوازم آرایشی داشتید ریپ بزنین😁💄🍒💅دخترممممم پروفم طنزه🦋 کاربر محترم نظر من خطاب به استارتر هست پس اگه مخالفی سکوت کن و رد بشو👏😑اگه توهین کنی مطمئن باش سکوت نمیکنم جواب برای بی ادبا زیاد دارم و همتونو حریفم😂🗡🗡آقایون درخواست ندید😑
2803
2804
خودمون درست نمی‌کنیم چون باربیکیو نداریم،اما هفته ای دوبار تقریبا میگیریم

گرون درنمیاد؟

zendegi_jawaherپیج اینستا داستان زندگی جواهر دختری که تو دهه شصت با مرد وحشی ازدواج میکنه با وجود علاقه به همسایشون اونو به عقد مردی چند برابر سنش در میارن و تو سن چهارده سالگی مجبور به ازدواجش میکنن چون پدر مادرش فوت شده بودن و زنداداشش فقط میخواست ازش خلاص بشه داستان قشنگیه امیدوارم بخونید و لذت ببرید

هفته‌ای دوبار

 عاشق شده‌ام.شکست خورده‌ام. پیروز شده‌ام.اشتباه کرده‌ام.انتقام گرفته‌ام. تحقیر شده‌ام. دوست داشته شده‌ام.به من عشق ورزیده‌اند. زیرابم را زده‌اند. از کار بی‌کار شده‌ام.دستم را گرفته‌اند. سفر کرده‌ام. وحشت کرده‌ام.از ته دل خندیده‌ام.شهری را که دوست داشتم ببینم دیده‌ام. دیوانه‌وار رقصیده‌ام. خدا را گم کرده‌ام. خدا را دوباره پیدا کرده‌ام.سقوط کرده‌ام. در منجلاب دست و پا زده‌ام.نفرت ورزیده‌ام. از خودم متنفر شده‌ام. خودم را دوست داشته‌ام.برای درست کردن اشتباهاتم از جا بلند شده‌ام. برای ادامه‌ی یک زندگی جنگیده‌ام.نفرت‌هایم فروکش کرده‌اند.کتاب خوانده‌ام. فیلم دیده‌ام.فریاد زده‌ام.گریه کرده‌ام. دوست داشته‌ام تا ابد جاودانه بمانم. کسانی از دیدنم هیجان زده شده‌اند. کسی دوست داشته سرم از بدنم جدا شود. مسیرم را پیدا کرده‌ام. بدنم را به سبک خودم دوست داشته‌ام.هورمون‌های مادرانه‌ام فعال شده‌اند.عقل و منطقم غالب شده است.نگذاشته‌ام شکستم را ببینند.و در تمام این مسیر شبیه هیچکسی نبوده‌ام و چیست زندگی جز همه‌ی اینها... 🍂🔮
2801
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز