ب چشم زخم اعتقاد دارید؟؟؟من اصلا ندارم اما
خانوما خالم ی عروس گرفته ک ازهمون اول عروسشون اصلا نمیاد خونشون ...پسرخالمم شدید زنشو دوس داره اصلا نمیاد مادرشو ببینه مگه اینکه دوماهی یبار تنها بیاد ..نمیدونم مشکل از کیه قضاوت نمیکنم اما خالم همش گریه میکنه ...ازاینا بگذریم هردفه میاد خونه مامانم میبینه من و زنداداشم پیش هم نشستیم میگیم میخندیم فرداش دعوا میشه🫤مثلا میاد خونمون میببینه شوهرمو و داداشمو منو زنداداشم دور همیم ..فرداش زنگمیزنه ب مامانم انقد گریه میکنه میگه چرا پسر من نباید بیاد دیدم همه دور همید .ینی راحت میگه ..الان جوری شده همش تو زندگی ما دعواست زندگی داداشم رو هواست ..زنداداش من خیلی خوب بود خیلی دوسش داشتیم و دوسمون داشت الان داداشممیگه ازش بدم میاد نمیخامش
تروخدا چاره ای راهی بلدید