نزدیک ۴ ساله تو عقدم
پدر همسرم تو جواب بی ادبی دخترش که بهش فحش داده بود گفت فلانی هاتن مادر منم شامل همونا میشد منم بهم برخورد ولی چیزی نگفتم اونجا
ولی از همون روز به بعد نرفتم خونه شون به همسرمم گفتم که ناراحت شدم به مامانم توهین شده لطفا حرفمو بهشون برسون وبگو که من ناراحت شدم ودوست ندارم حرمتا شکسته بشه و رو ها به روی هم باز بشه
همسرم گفت باشه
منتها چند روز پیش متوجه شدم همسرم حرفمو واضح نرسونده وگفته که من ازدست خواهرشوهرم ناراحتم
(بعد ازاونورم بخاطر بلاتکلیفی دوران عقد به مسرم گفتم تا تکلیفمو مشخص نکنید من نمیام خونه تون منتها تکلیف منو باید همسرم روشن کنه کاری به خانواده اش نداره توقعی ندارم ازشون)
خلاصه یه چند روز که عصبانیت وناراحتیم کمتر شد وفهمیدم شوهرمم درست حرفمو نشنیده گفتم ولش این بارم سعی میکنم فراموش کنم و...
ولی دو روز پیش همسرم به مادرش گفته بود اصل حرف منو
ولی تو این مدت یه بارم خودشون زنگ نزدن
فقط پریشب همسرم زنگ زده بود مادر شوهرم فهمید با من داره حرف میزنه گفت بده منم صحبت کنم باهم حرف زدیم وفقط احوال پرسی کردیم
الان چیکار کنم برم خونه شون یا نرم