منو ک تو 12 سالگی شوهر داد مامانمم بدبختو تا همین چند سال پیش برای کوچیک ترین کارش میگیره زیر کتک مامانم آدم زبون داریه اما این مرد خیلی بیشرفه باورم نمیشه یه آدم چجوری میتونه این همه سال باهاش کنار اومده باشه ن قیافه داره ن پول الانم ک زندان و یه هفته در میون خونس وقتی خونه نیس دنیا بهشته اما وقتی میاد همش استرس و اظتراب میگیریم نون یکم خشک باشه همونا و میکوبه ب دیوار بیچاره مامانم جوون و خوشگله سفید پوسته چشاشم سبز و عسلیه خیلی خوشگله خیلی بخدا همه دور و بریام عاشقشم هم مهربونه ولی بابام کلا برعکس مامانمم 14 سالگی با این عنتر ازدواج کرده ک خودش میگه مامانتو با طلسم و دعا گرفتم بخدا هر وقت مامانمو میبینم ب بابام لعنت میفرستم ک تو این سن موهاشو سفید کرده کلا37 سالشه خرج خانواده رو میده میره کارگری هوووف مغزم داره سوت میکشه
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
مامانم میترسه خونه رو از دست بده خونه ایی ک خودش و بچه هاش زحمتشو کشیدن باهاش صحبت کردم ک جداشو ی خونه اجاره میکنیم میگه ن من تا زندم نمیزارم حق بچه هامو بخوره این همه سال زحمت کشیدم و خونه زندگی درست کردم واسه واق واق ی سگ نمیرم منم موندم بخدا