2777
2789
عنوان

پسرممم ابرو برام نذاشت

| مشاهده متن کامل بحث + 867 بازدید | 61 پست
بعد قطع کرد گفتم این چه حرفیه زدی به مامان بزرگگفت خب چون رعایت نمیکنه😑رعایتو تازه یاد گرفته نمیدون ...

اسی دختر من قبلا هر دفه گریه میکرد میگفتیم چیه چرا گریه میکنی


میگفت بابا همشش بهم توجه میکنه


دقت کنید،،، توجه می کنه😂

دختر خواهر شوهر منم اینجوریه یه حرفایی میزنه دوتا خانواده هارو میندازه به جون هم 🤣 ۴ سالشه

به مادر بزرگ پدریش گفته بود باد نکنی اینقدر می خوابی 😅

مادربزرگش گفته بود پدرسوخته کی یادت داده بگی گفته بود داییم 🤣

خدا جونم یه چیزی ازت می خوام نه نگی ها میشه من دیر بمیرم اخه نمی خوام بچه ام مثل خودم بی مادر بزرگ بشه توکه بی مادری نکشیدی بدونی چه دردیه😔😔😔

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید.

وای چجوری بذهنش رسید🤣🤣قیافه مادرشوهرت اون لحظه😂🤣🤣

مادرشوهرم گفت چرا آیهان جان من مگه چیکار کردم

اونم گفت فقط آدم باش

بعد دیگه باباش سریع گوشی رو گرفت معذرت خواهی و قطع کرد

بهش توضیح بده که حرف زشتیه،بچه ها یه چیزایی رو نمیدونن معنیش چیه  

پسر من ۹ سالشه تا پارسال حس می‌کرد کلمه ی عذاب وجدان یعنی اذیت شدن،مثلا میگفت آب رو بریز تو لیوان بخورم تو بطری عذاب وجدان میگیرم 🤣🤣 

منظورش این بود که تو بطری راحت نمیتونم آب بخورم 

کاربر مامان دوتا پسر سابقم 🥰
بهش توضیح بده که حرف زشتیه،بچه ها یه چیزایی رو نمیدونن معنیش چیه پسر من ۹ سالشه تا پارسال حس می‌کرد ...

ای جانم 

بابا کاش مال ماهم به همینا ختم میشد

الان مادرشوهرم فکر میکنه من یادش دادم دیگه

بابا پسر منم اینجوریه 

ساعت ۱۲شب  زنگ زد به آبجیم که ما داریم میریم مسافرت (خدا شاهده برنامه سفر نداریم کلا🤦‍♀️)

بعد آبجیم گفت منم میبری پسرم گفت نه تو چاقی بلندی تو ماشینمون جا نمیشی😫😫😫😫😫😫

به دوست شوهرم گفت بابام د*ودول طلای مامانمه🙈😭😭😭😭

به خواهر شوهرم میگه عینکتو برداری چیزی نمیببنی پس تو کوری

به مادر شوهر یکم از عزیزم(مامان من) یاد بگیر شام بهمون کباب بده همش داری مرغ بدبو با ماکارونی خمیر میدی🤕😫😭😭😭😭😭😭

سعی کردم که بمانی و بریدی به درک/کارمان را به غم و رنج کشیدی به درک/به جهنم که از این خانه فراری شده ای/عاشقت بودم و هرگز نشنیدی به درک/میوه کال غزل بودمو از بخت بدم/تو مرا هرگز از آن شاخه نچیدی به درک/فرق خرمهره و گوهر تو نفهمیدی چیست/جنس پا خورده بازار خریدی به درک/عاقبت سنگ بزرگی به سرت خواهد خورد/میکشی از ته دل آه بزرگی به درک
بعد قطع کرد گفتم این چه حرفیه زدی به مامان بزرگگفت خب چون رعایت نمیکنه😑رعایتو تازه یاد گرفته نمیدون ...

ای وایی بر من ! 

بچه‌ها به چیزایی میگن آدم پرچ هاش می‌ریزه منم دو تا دختر دارم دختر کوچیکم هر روز منو غافلگیر میکنه 🥴

یا کاشف الکرب عن وجه الحسین             اکشف کربی بحق اخیک الحسین.                     ای بر طرف کننده غم و اندوه از روی حسین به حق برادرت حسین اندوه و مشکل من را برطرف کن.                                                             ای عزیز زهرا خودت میدونی که داداش گلم توی چه شرایطی هست خودت کمکش کن نجات پیدا کنه از این شرایط   یا امام حسین با دستهای مهربونت دستمون رو بگیر وساطت کن پیش خدا شرایط کاری عزیز دلم شوهرم خیلی خوب بشه سختی هاش کمتر بشه  خدایا به حق امام حسین علیه السلام قسمت میدم کمک کن بتونم دخترام رو با اخلاق نیکو و انسان بار بیارم زیر سایه پدر و مادر بزرگ بشن و عاقبت بخیری و خوشبختی هر دوتاشون رو ببینیم 😍                    الهی آمین🌹🌹خیلی وقت بود با این کاربری نمی اومدم سایت چون بلد نبودم میترسیدم نه بگم 😒😒 چون خیلی از دوستان لطف داشتن و توی تاپیک های مختلف دعا و چله تگم میکردن و نمی‌تونستم بگم نمیتونم بخونم چله روی چله صلوات و سوره و دعا روی هم تلنبار شده بود و کلی سختی و عذاب وجدان می‌کشیدم تا نصفه شب می‌نشینم و چله و دعا می‌خوندم نمی‌گم بد بود اما برام سخت بود یهو گذاشتم و رفتم با کاربری دیگه اومدم الان با روحیه بهتر با اعتماد به نفس بیشتر اومدم لااقل یاد گرفتم وقتی نمیتونم کاری رو انجام بدم محترمانه بگم نه 🌹🌹♥️♥️♥️
بابا پسر منم اینجوریه ساعت ۱۲شب زنگ زد به آبجیم که ما داریم میریم مسافرت (خدا شاهده برنامه سفر ندار ...

ففط اون قسمت طلا رو کی یاد گرفتع

پدر مادر نمونه به شما میگن😐

خدا بیامرزه مادربزرگ مو ⚘
بابا پسر منم اینجوریه ساعت ۱۲شب زنگ زد به آبجیم که ما داریم میریم مسافرت (خدا شاهده برنامه سفر ندار ...

یا خداااا😂😂😂😑

بچه نیستن که

پسر منم به مربی مهد گفته بود 

مامانم فرشامونو فروخته بریم شمال پول نداریم😐

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز