من تو دوران عقدم با شوهرم، همیشششششه برادر زاده 6سالش همراش بود... وحشتناک بود
بچه از من متنفر بود و ادای منو درمیاورد... براش کادو میگرفتم.. محبتش میکردم.. دیدم فایده نداشت بی تفاوت شدم
رفتیم سر زندگیمون.. بعد چند وقت بچه دار شدیم... شوهرم خیلی بهتر شد...
الان برادرزادش 15سالشه... عشق منه.. بشدت هم منو دوس داره
هی میگه زنعمو چرا من اذیتت کردم.. معذرت میخوام