من از روز اول گفتم که از این کارهای سبزی و ... انجام نمیدم چون شاغلم. مادرشوهرم عاشق این کارهاست و سال به 12 ماه داره سبزی میگیره و رب درست میکنه ولی از من توقع ندارم ولی آماده میشه به من هم سبزی و رب و ترشی و ... میده.
منم همین مشکلو داشتم اوایل خیلی رو دادم دیگه همیشه توقع داشت.
بعد یه مدت که تیکه انداخت جوابشو دادم به همسرمم گفتم مامانت زبونشو نگه نمیداره من دیگه نمیرم کمک بدم
به همسرمم گفتم مگه تو چقدر برای خانواده ی من زحمت کشیدی که من برم کارای مامانتو بکنم
من کارای مامان خودمو انجام نمیدم بعد توقع دارین برم کارای بقیه رو انجام بدم
اوایل همسرم ناراحت بود ولی از اون به بعد که جواب مادرشوهرمم دادم دیگه گفتم به من ربطی نداره بعد یه مدت دیگه همسرمم توقع نداره
یه بار سر یه مسئله دلخوری به وجود بیار دیگه نرو از اون بعد
ازاول نباید سرویس میدادی اونقدر بدعادتش کردی الان بگی نه جنگ بپامیشه کم کم بهونه بیار نرو
تازگی ها زیاد نمیرم و مادرشوهرم ازم دلخوره و همسرمم همش بهم حرف میزنه و اخم میکنه
میدونمم که میخواد تو این هفته سبزی بگیره ولی نمیرم
سلامتی خودم مهمتره
همون پول رو بده خب آماده بگیره
من یه عمر آماده خوردم ، مامانم همیشه آماده میگرفت
والله از خانواده شوهرم کمتر مریض میشم سالم ترم🫠
به هیچ وجه نرو حتی اگه قراره دلخوری بشه بعد یه مدت تموم میشه تازه بعدش بیشتر رو چشم میذارنت
من تا خونه تکونی و فرش شستناشون و میرفتم اخرم مادر شوهرم به شوهرم میگفت کمک نمیده زنت
انقدر به شوهرم گفتن که اونم گفته بود زبونتو نگه میداشتی تا بیاد کمک
بعد اینکه نرفتم الان میرم ظرفایی که خودم خوردمو میشورم کلی تشکر میکنه
خودتو داغون نکن بخاطر اینجور چیزا
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
45 ثانیه پیش
45 ثانیه پیش
49 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز