ناراحت؟
انقدر تیکه میندازه و همجارو پر میکنه ک من از زیر کار در رفتم
خودش میگم از پادرد و دست درد داره اشک میریزه و دکتر ها بهش گفتن حتی یک کیلو هم جا ب جا نکن
گوش نمیده و همش دارو میخوره آمپول های 6 میلیونی میزنه ولی بازم ازین کارا میکنه
دوست داره منم مثل خودش مریض و داغون بشم
چقد مثل منی چن سالته
مستقیم نگو بخاطر پدر مادرته بگو اینجا نا امنه کم کم هرروز یچی بتراش ک خودشم زده شه و برید جای دیگ مردا مث بچه ها لجبازن مستقیم بگی بهش عمرا از اونجا فاصله نمیگیره یکم زرنگ باش سعی کن از خونه هرروز یه ایرادی بگیری
مادرشوهر منم همینه ولی هیچوقت نه به من نه به دختراش تاحالا زنگ نزده بیاید کمکم همیشه ام فقط به من میده من اگه برسم میرم کمکش
رو دادی بهش من دیوار به دیوار بودم سالی یه بار فقط موقع پیاز سرخ کردن میرفتم به من یه ظرف بزرگ میداد بقیه رو میداد به دختراش الان دو تا استان ازش دورم حوا را شکر راحت راحتم پیاز هم آماده خریدم
یه روز بگو سرما خوردم یا خرید دارم بهانه بگیر و نرو
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
32 ثانیه پیش
32 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز