با همشون خیلی راحتم و تو جمعشون احساس راحتی دارم جز جاریم (همون اول کرم های ریز میریخت ولی بعدش نه) دیشب خونه ی پدرشوهرم اصلا نمیتونستم تحملش کنم
انگار ستاره هامون با هم نمیخونه
بین دوتا هوو جوی آبه ولی بین دوتا جاری جوی خون 😅
خب میگی که دیگه کرم نمیریزه پس بی خیال شو
زلزله اومده بود اومده بودن تو خونه ی پدرشوهرم بخوابن من دیدم نمیتونم رفتم خونمون
جاری همینه عزیزم
لازم نیست حتما باهم صمیمی باشین ولی درحد معقول فقط،باهم درجمع سلام وتعارف داشته باشین.
دوری و دوستی
ببین اولشه بعد یه مدت اگه اذیتت نکنه بعنوان عضوی از خانواده می‌پذیریش
منم اوایل از جاریم یکی دو تا حرکت دیدم ازش بدم اومد به مرور که دیدم کاری ب کارم نداره و اهل عوضی بازی نیست باهاش خوب شدم با احترام با هم برخورد میکنیم
من هر بار خونواده شوهرمو میبینم با خواهر شوهر و مادرشوهرم روبوسی میکنم اما با جاریم فقط دست میدم بده به نظرتون؟ اینم بگم خواهر و مادرشوهرم خودشون میان جلو به حالت روبوسی ولی جاریم خب نه منم از اینا نیستم یکی و ببوسم یا من برم سمتش نظرتون چیه؟
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز