عزیزم تنها راه فهمیدن این موضوع. و رو شدن دستش . اینه که. بزاری یه چندروز بگذره. و رابطه باهاش برقرار نکنی تا خوب تشنه رابطه بشه. بعد بهش بگو خواهرم کسالت داره میخام عصر برم پیشش شب بمونم تا فردا. اگه حوصلت سر رفت بگو دوستات بیان پیشت.دورهم باشید.بعد دوستات رفتن خودت فردابیا دنبالم.
خب نکته اینجاست که . تو میری خونه خواهرت ازقبلش خونه رو مرتب کن به شوهرت اطمینان بده که برنمیگردی خونه و کارداری و ضایع بازی درنیاری. چیکارمیکنی .
خیلی ساده اس. وقتی رفتی خونه خواهرت ساعتای حدود قبل از 12 شب سر زده میری خونه ببینی چه خبره. اگه خبری نبود یه بهونه بیار بگو یچیزی جا گذاشتم اینا .
میری داخل به بهونه چیز جا گذاشتت خونه رو چک میکنی سرنخ پیدامیکنی. اگه هم سر زده رفتی .دیدی رزنگ شوهرت زرد شد دوستاشم دستپاچه شدن . شوهرت راهت نداد خونع گفت جو مردونس بگو چی میخای تابرات بیارم نیا داخل . پس بدون عزیزم یه خبریه . به زورم که شده بپر تو خونه و مچشونو بگیر.