من سر یه جریانی شیش ماهه قطع رابطه کردم باهاشون اما شوهرم میره میاد مرتب
مادر شوهرم هی به شوهرم میگه چرا زنتو نمیاری و بیار ، شوهرمم همش میپیچونه که باشه حالا میارمش و فلان ، این دفعه اخری مادر شوهرم بهش گف همش میگی میارمش ولی نمیاری
من به شوهرم گفتم تا گوسفند نگیرن قربونی نکنن نمیرم چون قسم خوردم میترسم ، قربونی کنن تا شر قسم دفع بشه ، قابل توجه کسایی که میخوان بگن چرا خودت نمیخری : چون من علاقه ای به رفتن پیششون ندارم اونا همش اصرار میکنن
خواهرمم میگه اینجوری خودتو بی قرب میکنی اگر بری ، بذار بفهمن هرجور دلشون خواست نمیتونن رفتار کنن و تو راحت ببخشی
بنظرتون چه کنم ؟؟ خودمم دوس ندارم رفت و امد کنم چون کلا فتنه درست میکنن همش