2777
2789
عنوان

بالاخره مامانم مارو ول کرد

| مشاهده متن کامل بحث + 161484 بازدید | 878 پست

من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم می‌رفتم که بی نتیجه بود.😔 الان  19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘

اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد  عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره

چه مادر دل سنگی داری ،این مدل که می گی انقدر هم پدر بد نبوده چطور مادرت دلش اومده شما رو ول کنه بره ...

طلاق چيش عجيبه تا حالا نديدي كسي جداشه؟!!! الان چون مادرش ميخواد جدا شه  به اين نتيجه رسيدي بده و باباش خوبه؟!!! اتفاقا عجيب نظر شما بود و اينكه فكر ميكني چون يكي بچه داره ديگه هر  چيزي رو بايد تحمل كنه 

ان شاالله ک مشکلتون حل شه

بهت تبریک میگم بابت رتبه خوبی ک اوردی و بی شک آینده روشنی ک داری

و چقد حس خوب نسبت بهت گرفتم.. بابت طرز جواب دادنات... دختر با ادب و محترمی هستی عزیزم

پارادوکس خاصیه.. تو یه تاپیک منفی،،، پیامات حس خوبی داره

زندگیتون پر از عشق
تو سنت ک خوبه دخترامروز ی پسر دوساله از ظهر تا شب تو خونه تنها بوده چون مامانش گذاشت رفت پدرشم سرکار ...

بمیرم برای دل اون بچه

چی کشیده اون چند ساعت رو

پسرم یکسال و نیمه هست

چند دقیقه برم جایی قیامت برپا میکنه


تو سنت ک خوبه دخترامروز ی پسر دوساله از ظهر تا شب تو خونه تنها بوده چون مامانش گذاشت رفت پدرشم سرکار ...

بمیرم برای دل اون بچه

چی کشیده اون چند ساعت رو

پسرم یکسال و نیمه هست

چند دقیقه برم جایی قیامت برپا میکنه


اینم می گذره یه روز نگاه می کنی اصلا یادت نمیاد امشب چی پوشیده بودی بابا کجا خوابید ، کی چیکار کرد ، ...

وااا چراااا اینطر میگی هر غمی. دردی که بکشی محاله فراموش کنی ممکنه کمرنگ بشه و حائز اهمیت نباشه ولی فراموش نمیشه این جزیی از رشد و تکامله چرا بچه گول میزنی

من خودم رنجی که کشیدم برای نه سال پیش دقیقا شبش رو هنوز جلو چشامه که چی بهم گذشت ولی دیگه مثله قبل وقتی بهش فکر کنم غمگین نمیشم

فقط 26 هفته و 1 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
من دیروز چهلمه مامانم بود موقع مرگش بالای سرش بودم و باچشمای خودم دیدماون لحظه فقط دلم میخواست بمیرم ...

منم موقع مرگ مامانمم بالای سرش بودم😔😔خیلی سخته دلم گرفت الانم که یادم میاد گریم میگیره .ولی الان یه مشکلاتی هست که میگم خوشبحال مامانم که رفت و راحت شد 

اگه راضی هستی برای شادی روح مادرم صلواتی بفرست

مادرت الان عصبیه همونقدر که برای تو سخته مطمئن باش برای کسی که زندگیش از هم پاشیدن شده داره از بچش جدا میشه سخت تره یکم احساساتش فروکش کنه روابطتت با مادرت درست میشه

من با استعداد بودم، یعنی هستم ؛بعضی وقت ها به دست هایم نگاه میکنمو فکر میکنم که میتوانستم پیانیست بزرگی بشومیا یک چیز دیگر، ولی دست هایم چه کار کرده اند؟یک جایم را خارانده اند، چک نوشته اند، بند کفش بسته اند،سیفون کشیده اند، دست هایم را حرام کرده ام، همینطور ذهنم را ...!
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز