سلام
میخوام مشکلمو براتون تعریف کنم خواهش میکنم راستشو بگین حق با منه یا شوهرم. فقط یکم طولانیه توروخدا حوصله کنین و بخونین
من سال ۹۸ عروسی کردم و اومدم طبقه ی بالای خونه ی مادرشوهرم
من ۲ تا بچه دارم ک یکیش نوزاه و ۲ ماهشه
ما از اولش خونه داشتیم ولی شوهرم بدون در نظر گرفتن نظر من گفت و باااااید طبقه بالای مامانمینا بشینیم
منم چون مادرشوهرم ادم بدی نبود قبول کردم
و الان ۶ ساله ک ازدواج کردم با مادرشوهر و برادر شوهر مجرد ۳۰ سالم خونه یکی هستم
یک سال و نیم پیش شوهر من یه آپارتمان ۶ طبقه ساخت ک همش برای خودمونه
قرار بر این شد ک ما بریم توی یکی از اون واحد ها زندگی کنم
ولی دقیقا دم دم های کوچ کردن ب اونجا باز شوهرم ساز مخالفت زد و ما نرفتیم اونجا، بهونشم این بود ک قرض داریم و پول نداریم و من باید این واحد رو هم بدم رهن تا با پول رهن قرضامو صاف کنم
منم با اینکه راضی نبودم قبول کردم و درکش کردم
ما اون واحد رو هم دادیم اجاره ولی بر خلاف تصوراتمون مستاجر نصف پول رهن رو داد و کرایه رو هم پرداخت نمیکرد
و ما قرارداد رو با مستاجر فسخ کردیم و ایشون واحد رو تخلیه کرد
حالا همسر من کلاااا ۲۵۰ میلیون بدهی داره
من بهش گفتم ک ما الان باید خودمون بریم اونجا بشینیم بازم بهونه میاره ک قرض داریم بازم باید بدم رهن ک قرضامو بدم
یه مغازه داریم ک بلااستفاده مونده، گفتم اونو بده رهن و قرضاتو صاف کن
بازم بهونه های بیخود ک اونجا یه عالمه وسایل دارم......
خواهش میکنم بگین حق با کیه
من اگر الان ک واحد خالیه نرم دیگه نمیتونم برم چون الان برج ۶
و قرارداد مستاجر باید یک ساله باشه میوفته سال بعد برج ۶ک بعد اونم پاییزه و زمستون و میدونم ک شوهرم دیگه مارو نمیبره اونجا