یادمه بچه تر ک بودم به مامانم هیولا میگفتم
الان دیگ ۱۸ سالمه هنوزم برام همونع هنوزم منفوره
هنوزم مادر نیست
هنوزم فقط مادر من نیست
کاش یا به دنیا نمیومدم یا خانوادم این نبود
خدایا منو خودت رها کن از دستش
ازش متنفرم
بمیرمم واقعا گله ای ندارم ۱۸ ساله بی مادری کشیدم
انگار زن بابا بوده بیشتر تا مادر
خدایا تو میبینی اصن؟
ولگرد خیابونی
ول
بیصحاب
کثیف کثافت
چقد دیگ حرف بهم زد درحالی ک لایقشون نبودم
خدایا اگه وجود داری میبخشی همچین ادمیو؟
بچه ها چیکار کنم دیگ بریدمممممم
اصن نمیدونم مادر داشتن چه شکلیه
مادرا دوستامو میبینم عمه هام و خاله هامو با بچه هاشون میبینم همه خوبن ولی من و مامانم اینگار هوویم
خیلی بده باهام
خودشم میگ مقصری تو همه چیز میگ اگ تو مقصر نیستی چرا فقط به تو گیر میدم به اون خواهرت نمیگم
بگم خود درگیری؟
بگم مشکلت فقط بامنه؟
اصن دیگ نمیدونمممم