تو جمع رفیقام و شوهراشون دوستام وضع‌شوهرشون‌خوبه
۶تایی رفتیم بیرون (دوتا از دوستام و شوهراشون)
بریز بپاششون زیاده
منو شوهرمم قرار گذاشتیم ک اگه دوستای من گفتن بریم خرید من بگم نه! شوهرم بگه برو دیگ جرا نمیری.. (میدونستیم‌میگن بریم خرید چون امکان نداره نگن)
اینطوری بگیم تا معلوم نشه پول‌نداره شوهرم
منم خدایی دوس ندارم بخاطر بی پولیش‌بهش فشار بیاد
سر شام بودیم یکی از دوستام گفت ی مانتو تو فلانجا دیدم ۳میلیون و خورده ای خیلی خوبه حرف نداره بریم بگیریم سه تایی ست شیم منم گفتم نبابا ول‌کن طبق قرارمون شوهرمم گفت برو دیگه چرا نمیری
دوستامم گفتن شوهرتم ک میگ بیا دیگ هیچوقت پایه نیستی شوهرمم مثلا اومد خیر سرش طبیعی جلوه بده کفت واقعا هم پایه نیستی پاشو برو بخر ساز مخالف نزن خوشگل خانوم
منم عقده م گرف با حرف شوهرم ضایعش کردم گفتم عه پس بریم پاشید شوهرمم. رنگش پرید ی نگاه بهم کرد با چشماش انگار داش التماس میکرد ک نرم رفتیم اونجا همه شوهراشون داشتن برای‌زناشون کیف‌و..انتخاب میکردن رنگ مانتو نظر میدادن شوهرمنم ب بهونه رفت بیرون ببینه از کی پول قرض کنه چون پول‌نداشتیم🥲اونجا بودک دلم گرفت همه شوهراشون پیششون من نه همشم میپرسیدن شوهرت کو
هیچی دیگه مانتو رو خریدم خدافظی کردیم جدا شدیم تو ماشین داشتیم برمیگشتیم دماغشو با‌د کرده بود تند تند نفس‌میکشید بهش گفتم چیشده گفت مگ قرارمون نبود بگی‌نه میدونی با چ منتی پولوگرفتم ؟منم کفتم اخه خودت همش میگفتی‌بخر گفتم شاید نظرت عوض‌شده‌گفت تو مگ از موجودی من خبر نداری خبر مرگم نظرمم عوض شه پول. دارم؟ مگ نمیدونی من با اون سه تومن خونه رو میتونسم بچرخونم پس انداز کنم برا سیسمونی نمیدونی وقتی همه شون‌پول‌دارن من ندارم بینشون چقد دلم میشکنه چقد داغون میشم بعد اینطوری میکنی
منم گفتم اونا پولدار نیستن ما بدبختیم فقیریم
گفت کِی تاحالا گشنه خوابیدی کی رفتی فا.ل بفروشی ک بهم میگی گدا …… خدا ایشالا منو ازت بگیره تا بفهمی گدا بودن چیه این بچه ی تو شکمتم ایشالا دایی و عموش بزرگش‌کنن اون موقع بفهمی بدبختی چیه هرشب داری ب من حرص میدی بعد اونم قهر کرد حرف نزد الانم‌بیداره ولی خودشو زده بخواب نمیدونم چ‌کنم
البته حقش بودا
ببخشید طولانی شد🥲
