عروس همسایمون گفته بود. خوب شد سلنا اومد همسایگی . از حالا به بعد رفت و امد میکنم اونم بچه کوچیک داره منم .
من اما بهش رو ندادم اصلا .
چون خیلی زیاد دیدم همین خانمهای همسایه دارای شوهر و بچه ، چطور اومدن با شوهراشون رفیق شدن و....
لامصبها شوهرو بچه دارن آ .اما بازم شوهر همسایه هارو از راه به در کردن و....
من خیلی میترسم . احتیاط میکنم . اعتماد ندارم به کسی