خانو ما اگه یه وقت

آره از بچم بیشتر دوسش دارم

پس ناراحت نشو .بنظرم اگر تو چندسال مداوم رفتار خوب کنی وقتی بیماره ممکنه بلاخره یاد بگیره .‌‌‌.... ولی خب اینا مسائل پیچیده ای هستن شایدم کلی تراپی تخصصی فقط اثر بذاره رو روانش . درکل بخاطر مشکلات روان بقیه خودتو نرنجون 

قطعا آره ....حتما حتما ختما

نمیدونم

امیدوارم هیچوقت همچین اتفاقی نیفته خدایا خودت مراقبش باش😥

صد درصد مراقبشم و از نگه داری میکنم اگه خدای نکرده اتفاقی براش بیافته چون تا الان مثل کوه پشتم بوده

شوهر من دستش شکسته بود کلی واقعا عاجز و ناتوان شده بود یه لقمه نون نمیتونست بخوره قاشق رو به زور تا دهنش میبرد نون رو براش قطعه قطعه میکردم دستشویی میرفت نمیتونست شلنگ رو نگه داره و خودش رو بشوره حموم که اصلا نمیتونست بره جوراب و لباس نمیتونست بپوشه رانندگی هم نمیتونست

حدود دو ماه واقعا سختی کشیدم به خاطر درد دستش و ناتوانی تو انجام کاراش  عصبی هم شده بود .خیلی روزای بدی بود

ولی به حدی تپل شده بود که لباس فرم محل کارش تنش نمی شد  دو تا از همکاراش به زور شلوار پوشوندنش بهش

نمیدونم هربار مریض میشه مادرانه ازش مراقبت میکنم نیمه شب پامیشم داروشو میدم جوشونده درست میکنم براش تا خوب بشه همینجوریم کنارش همیشه تشکر میکنه برای جبران هدیه میخره ولی نوبت من ک میشه اذیت میکنه ولی گاهی اوقتام یهویی میبینی باز اون پدرانه هوامو داره رسیدگی میکنه امروز از سرکار خسته اومد دید پریودم باز پیاده برگشت رفت کلی برام خوراکی و تنقلات خریید اومد حتا نذاشت پاشم سفره بذارم خودش همه کارا کرد ظرفارم شست باز دوباره رفت سرکار شغل دومش، سه بار بد باشه یه بار خوبه

هیچ کسی فردای خودش رو ندیده وهیچ وقت ازخدا غافل نشوید خدا فقط میتونه همه چی رو درست کنه ازخداوند فقط کمک بخواید چون معجزه خدا رودیدم  

چقد خوب گفتی دقیقا میشناسم خانومایی ک به پای شوهراشون ک افتادن زندان موندن با وجود ۵ ،۶ تا بچه الان ما خودمون دهه هفتاد و شصت اصلا طاقت یکم سختی رو نداریم و سریع طلاق میگیریم 

بازم خداروشکر عزیزم ‌من خودم میخوام شوهرم یکاری رو بیشتر کنه ازش تشکر میکنم و خودشو با خودش مقایسه میکنم .مثلا میگم خیلی خوشحالم عاقلتر و پخته تر میشی هرسال .

مثل بچه گول میخوره همیشه 😂

بله نگهش میدارم و از مالش خرجش رو میکنم حتی تا قرون آخر 

رفتارایی که ازش دیدم باعث شده

یه نمونه کوچیکش پریود بودم سرش داد زدم فحشش دادم بعد اومد بغلم کرد گفت عزیزم من مراقبت اشکال نداره با مشت زدم تو سینش زورمم نمی رسید بهش باز این هی بغلم میکرد شبش ازش عذر خواهی کردم هنوز عذاب وجدان دارم خودم تو بغلش گریم گرفت وقتی مهربونیش و دیدم

چ قشنگ🥹میدونی من درونگرام خیلی تو حرف زدن کلامی خجالتی ام تو پیام راحت تشکر میکنم قربون صدقه میرم ولی توروش انگار روم نمبشه احساساتمو بروز بدم، ولی همیشه این مواقع پیام میدم تشکر میکنم ک هوامو داشته برام آسونتر کرده شرایطو

عیب نداره مردا اهل شنیدن و گفتن نیستن اتفاقا .لمسی هستن اکثرا مثلا سرشو چندثانیه بغل کن ببوس یا یه کارای لمسی مختص خودت ک اون بلد نیست من خودم مثلا سرمو میکنم تو لباسش تند تند بوس میکنم .

اینجوری اعتیاد لمسی و عاطفی پیدا میکنن .

هیچ وقت قهر یه زن برای مرد ترسناک نیست مگر معتاد اون زن باشه .من محبت هایی که بهش میکنم رو مثل طلسم میدونم کافیه رهاش کنم تا ازپا دربیاد بخاطر همون محبت ها