مَن اونیم که سایه ام نداشت
دلش رو توی کوچه جا گذاشت
همون که توو دلش غمارو کاشت
غیر از این سکوت ، چیزی بر نداشت
من اونیم که گریه میکنه
همون که بُغض و وِل نمیکنه
همون که هيچکی باورش نکرد
اشک و عاشقِ گونِه میکنه
صِدام که سر به آسمون کشید
دلای عاشق و به این جنون کشید
خدا ببخشه اونو که نموند
که قلب سادمو ، اون به خون کشید
عشق ادعا سرش نشد ، آخرش نشد
که یادِ من بره
آسمونو باورش نشد ، کبوترش نشد
دوباره بپره
من اونیم که خیره رو دَرِ
خوشیشو میده قُصه میخره
که حالش از همیشه بدتره
دل نمیده و دل نمیبره
کسی که با کسی قدم نزد
توو خونه عکسی غیر غم نزد
سَری به قلب عاشقم نزد
اونکه رو دلم
زَخم کم نزد ...
......