2777
2789

مشکلاتتونو بگید 

مثلا من مشکلم اینه با هر اتفاق بدی گریه میکنم و کم میارم و خوابم نمیبره .. باردارم و به خونریزی افتادم شوهرمم امروز ناراحت رفت سرکار از این که اون ناراحت بود من گریم گرفت 

ولی میدونم که باید قوی باشم اما نمیدونم چجوری

تنبل نیستم اما در مصرف انرژیم صرفه جویی میکنم  

مامانم رفت برای بستری لطفا دعا کنید به حق این شبای عزیز امام حسینی جواب بده و دکتر خوب عملش کنه

و دیگ نیاز نباشه به عملای دیگ

و با سلامت کامل برگرده خونمون

الهی ک همه گی حاجت روا باشین

اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم❤️

یه شب رفتم توی صفحه نی نی سایتم دیدم همه ییییه اطلاعاتمو تایپک ب تایپک گفتم   و این گونه بود کاربری قبلی با سابقه رو ترک گفتم و تصمیم گرفتم دیگ ادم بشم   

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

من واقعا نمیتونم

صبح ک مامانم رفت کلی گریه کردم

یه شب رفتم توی صفحه نی نی سایتم دیدم همه ییییه اطلاعاتمو تایپک ب تایپک گفتم   و این گونه بود کاربری قبلی با سابقه رو ترک گفتم و تصمیم گرفتم دیگ ادم بشم   
2802
چرا دکتر نرفتی؟

رفتم شیاف داد و سونو کرد گفت استراحت کن هفته پنجمم چیز خاصی دیده نشد نرمال بود فقط ساک بود سابقه سقط داشتم 

دورو بریامو میبینم به حال خودم غبطه میخورم ولی از این اخلاقم خوشم نمیاد 

تنبل نیستم اما در مصرف انرژیم صرفه جویی میکنم  
چرا مگه پیش شماست؟

نه گلم پست اول گفتم رفت برای بستری

یه شب رفتم توی صفحه نی نی سایتم دیدم همه ییییه اطلاعاتمو تایپک ب تایپک گفتم   و این گونه بود کاربری قبلی با سابقه رو ترک گفتم و تصمیم گرفتم دیگ ادم بشم   
اها انشالله به سلامت بیاد بیرون

نننون عزیزم الهی ک حاجت روا باشی

یه شب رفتم توی صفحه نی نی سایتم دیدم همه ییییه اطلاعاتمو تایپک ب تایپک گفتم   و این گونه بود کاربری قبلی با سابقه رو ترک گفتم و تصمیم گرفتم دیگ ادم بشم   

عزیزممم❤️ الانم بارداری حساس تری. ببین ما به خاطر کسایی که دوسشون داریم باید قوی باشیم. من آخر بارداریمه هفته پیش بهم گفتن بچه‌ت لب شکریه. از زور گریه دیگه نفسم بالا نمیومد. شوهرم بیشتر از بچه به خاطر من ناراحت بود. هر وقت خیلی ناراحت بشه زانوهاش درد میگیره و سندروم روده تحریک پذیرش فعال میشه.

یه روز که به گریه گذشت بعدش به این فکر کردم که حنما حکمتی تو این ماجرا هست. شاید قراره من رشد کنم و یاد بگیرم قوی باشم. پسرم به یه مادر قوی نیاز داره. مادری که وجود هر مشکلی که داره عاشقش باشه و نذاره هیچ کمبودی حس کنه.

به خاطر پسرم و باباش سعی کردم قوی باشم و دوباره به روال سابق زندگیم برگردم.

فکر کنم خدا هم دید من درسمو از این قضیه گرفتم. هفته بعدش دوتا سونوی خیلی خوب رفتم بهم گفتن بچه سالمه.

در کل به نظرم تو مسائل و مشکلات باید به فکر ایجاد یه فرصت برای رشد بود. این کار کمک میکنه قوی بمونی.

برعکس تو من گریه م نمیاد در شرایط حساس.

مادربززگم مرد گریه نکردم.الان یه مشکلات سنگین دارم ک باید زار بزنم ولی یه قطره اشکم نمیاد.بجاش حرص میخورم چشمام ورم میکنه...

تورو سننه قربونت برم!!!!
عزیزممم❤️ الانم بارداری حساس تری. ببین ما به خاطر کسایی که دوسشون داریم باید قوی باشیم. من آخر باردا ...

ما بخاطر خودمون نه شوهر یا دیگران باید قوی باشیم خداروشکر بچه سالمه

2801
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز