عزیزممم❤️ الانم بارداری حساس تری. ببین ما به خاطر کسایی که دوسشون داریم باید قوی باشیم. من آخر بارداریمه هفته پیش بهم گفتن بچهت لب شکریه. از زور گریه دیگه نفسم بالا نمیومد. شوهرم بیشتر از بچه به خاطر من ناراحت بود. هر وقت خیلی ناراحت بشه زانوهاش درد میگیره و سندروم روده تحریک پذیرش فعال میشه.
یه روز که به گریه گذشت بعدش به این فکر کردم که حنما حکمتی تو این ماجرا هست. شاید قراره من رشد کنم و یاد بگیرم قوی باشم. پسرم به یه مادر قوی نیاز داره. مادری که وجود هر مشکلی که داره عاشقش باشه و نذاره هیچ کمبودی حس کنه.
به خاطر پسرم و باباش سعی کردم قوی باشم و دوباره به روال سابق زندگیم برگردم.
فکر کنم خدا هم دید من درسمو از این قضیه گرفتم. هفته بعدش دوتا سونوی خیلی خوب رفتم بهم گفتن بچه سالمه.
در کل به نظرم تو مسائل و مشکلات باید به فکر ایجاد یه فرصت برای رشد بود. این کار کمک میکنه قوی بمونی.