2777
2789

بوی محرم

میترسم از آن شب که تو آسوده بی من سر کنی❤️‍🩹 پایان احساس مرا باور کنی باور کنی... ❤️‍🩹🥀میترسم آخر یک نفر این خانه را ویران کند💔 درد دلت را بشنود بهتر ز ما درمان کند ...😔🖤 لطفا نزدیک نشین✋️ این آدم ویران شده از دور قشنگ است 🥀🥀۹ مهر ۱۴۰۳ پایان نیلای:)

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2802

التماس دعا تو این شبای عزیز🥺

‏از داشته هامون لذت ببریم و بدونیم که همین چیزایی که شاید برای ما عادی شدن و دیگه به چشممون نمیان،       آرزو و رویای خیلی از آدماست...🌱 ، بیشتر از هر وقت دیگه ای به دعاهاتون نیازمندم ، ممنون میشم اگه با دلای پاکتون یه صلوات برام بفرستید🥲💙

ای صاحبان این دهه حواستون باشه منو همیشه دست خالی برگردوندید  

خودمو.......آرزوهامو.......دلسوزی کردن اطرافیان ..........قضاوت اطرافیان............ مسخره کردناشونو......مسافرتی که دوست دارم برم........خونه ایی که دوست دارم بخرم...............همه رو به خدا سپردم....  
ای صاحبان این دهه حواستون باشه منو همیشه دست خالی برگردوندید

انشالله حاجت روا بشی گلم

فقط 4 هفته و 5 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
اندکی از زندگي من::بعد از ۶ سال زندگی مشترک شوهرمو از دست دادم با یه دختر ۶ ماهه،،،با برادرشوهرم ازدواج مجدد کردم بدون اجبار و با علاقه ی خودمون و دوباره مادرررر شدم،،،،،غیرممکن یعنی منو تو ،تو ساحل ،،،عاشق هم بودن زیر ماه کامل،،،غیر ممکن یعنی تو واسم دلتنگی ،،،،یعنی میفهمی ک تو همین آهنگی،،،،،،،،،با افتخار آبانی ام،،، ،،مامان دو تا فسقل👫که متخصص خرابکاری و ریخ و پاشن ..از سال ۹۷هستم ولی بارها تعلیق شدم و مدتی تا خط جدید پیدا کنم خواننده خاموش بودم😶😶😶تاریخ ۲۶ /۱۲ /۴۰۲ یهو فهمیدم یه مهمون ناخوانده تو راهه و میخوام بشم مامی۳تایی😶😶😶😶
انشالله حاجت روا بشی گلم

خدا از دل پاکت بشنوه.........اول خودت ایشالا  

خودمو.......آرزوهامو.......دلسوزی کردن اطرافیان ..........قضاوت اطرافیان............ مسخره کردناشونو......مسافرتی که دوست دارم برم........خونه ایی که دوست دارم بخرم...............همه رو به خدا سپردم....  

پدربزرگم آلزایمر داشت و پارکیسون...دسته ها و سرصدای شبانشون بشدت بی قرار و بی خوابش میکرد و میترسوندش باعث میشد رفتارهای غیرعادی غیرقابل کنترل داشته باشه..روزهای خیلی بدی بود دهه محرم تا بیاد و بگذره و تموم بشه و ما هم ده شب باید پدربزرگ طفلکم مهار میکردیم که مشکلی برای خودش پیش نیاره...اسم محرم که میاد چهارستون بدنم میلرزه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز