افرین مامان محدثه جان
انجام اینجور کارا هم شخصیتتون رو میبره بالا هم هنرمندیتون رو نشون میده و هم حسابی sargarmetun میکنه و در اخر حسابی لذت اور هم هست
دوستان عزیز میتونین این ابتکارها رو هم به کار begirin که اینها هم مزیت های بالا رو داره و هم اینکه میتونین با درست کردن بعضی ازاونها یه ذره pas انداز کنین
http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=284707&PageNumber=7
انجام اینجور کارا هم شخصیتتون رو میبره بالا هم هنرمندیتون رو نشون میده و هم حسابی sargarmetun میکنه و در اخر حسابی لذت اور هم هست
دوستان عزیز میتونین این ابتکارها رو هم به کار begirin که اینها هم مزیت های بالا رو داره و هم اینکه میتونین با درست کردن بعضی ازاونها یه ذره pas انداز کنین
http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=284707&PageNumber=7
ستایش جان من مشکل شمارو ندیدم agar دوست داری دوباره مطرح کن
دوستان درست migan بهتره اینجا طرح مشکل نکنیم اما به علت اینکه topic خوبیه و کاربردی هست میشه تو بعضی از مسایل به دوستای digaremun هم کمک کنیم
دوستان درست migan بهتره اینجا طرح مشکل نکنیم اما به علت اینکه topic خوبیه و کاربردی هست میشه تو بعضی از مسایل به دوستای digaremun هم کمک کنیم
مامان محدثه ء عزیز
من هم مزد خیاطی هامو ( + لباس هایی که برای کوچولوم و شوشو می دوزم هم مزد می گیرم ـ اینجوری بیشتر قدر می دونن) کنار میزارم ـ کمی که جمع شد یه چیز کوچیک برای پس انداز میگیرم ، مثلا پارسال قبل از سال نو دویست تومن جمع کردم باهاشون دلار خریدم و نگه داشتم ( دست بهش نزدم) سری قبلش یه انگشتر خوشجل دیده بودم دلم میخواست بخرمش ولی با این مقدارها نمی شد ، 300 تومن که جمع شد یه انگشتر قدیمی داشتم ، اون مقدار پس انداز رو گذاشتم روشو انگشتر رو خریدم ، هم پس اندازه هم ازش استفاده کردم
شیرینی هم که می پزم و میفروشم پولشو پس انداز میکنم ( خرج هیچی هم نمی کنم ـ حتی اگه شوشو کم بیاره میزارم به اونجاش برسه بعد بهش قرض می دم تا قدر بدونه و بهش گقتم که چقدر ثواب داره وقتی قرض رو ادا میکنی یه هدیه هم بدی ، اون هم وقتی برمی گردونه یا پول روش میزاره یا یه چیزی که دوست دارم برام میخره )
پول شیرینی پزی ام رو جدا میزارم ـ برای خرید وسایل ، برای اینکه یه موقعی دلم خواست چیزی بگیرم و ....
من هم مزد خیاطی هامو ( + لباس هایی که برای کوچولوم و شوشو می دوزم هم مزد می گیرم ـ اینجوری بیشتر قدر می دونن) کنار میزارم ـ کمی که جمع شد یه چیز کوچیک برای پس انداز میگیرم ، مثلا پارسال قبل از سال نو دویست تومن جمع کردم باهاشون دلار خریدم و نگه داشتم ( دست بهش نزدم) سری قبلش یه انگشتر خوشجل دیده بودم دلم میخواست بخرمش ولی با این مقدارها نمی شد ، 300 تومن که جمع شد یه انگشتر قدیمی داشتم ، اون مقدار پس انداز رو گذاشتم روشو انگشتر رو خریدم ، هم پس اندازه هم ازش استفاده کردم
شیرینی هم که می پزم و میفروشم پولشو پس انداز میکنم ( خرج هیچی هم نمی کنم ـ حتی اگه شوشو کم بیاره میزارم به اونجاش برسه بعد بهش قرض می دم تا قدر بدونه و بهش گقتم که چقدر ثواب داره وقتی قرض رو ادا میکنی یه هدیه هم بدی ، اون هم وقتی برمی گردونه یا پول روش میزاره یا یه چیزی که دوست دارم برام میخره )
پول شیرینی پزی ام رو جدا میزارم ـ برای خرید وسایل ، برای اینکه یه موقعی دلم خواست چیزی بگیرم و ....
هل هل جون ممنون از راهنمائی های خوبت
از پردیس جون و .... بقیه گلهای تاپیک ممنون
من خیلی استفاده میکنم
من خیلی استفاده میکنم
در مورد پس انداز ، شوشو توی کراراش به ویراستار نیاز داره ، یه مدت بدجوری تو نخ کاراش رفتم دیدم طرف چند تا کار کوچولو و گاهی اوقات اساسی انجام میده خوب پول میگیره ، گفتم همون پولو بده به من ، برات کارات رو انجام میدم خیلی مِن مِن کرد ، بعد گفتم من 15% پایین تر میگیرم ، ایرادت رو هم زودتر برطرف میکنم ، الان کاراشو میده به من
خیلی فکر میکنم که با وجود شرایطی که دارم چطور پول در بیارم، آخه من تو خونه ام و سر کار نمیرم ولی تا حالا بد نبوده
بازم کمک کنید
پردیس جون ، نکات پس اندازت خیلی خوب بود عزیزم
خیلی فکر میکنم که با وجود شرایطی که دارم چطور پول در بیارم، آخه من تو خونه ام و سر کار نمیرم ولی تا حالا بد نبوده
بازم کمک کنید
پردیس جون ، نکات پس اندازت خیلی خوب بود عزیزم
مامان شوشو هم هر کاریش میکنم باهام راه نمی آد ، مدام ادا در میاره اینا منو بخاطر پولم دوست دارن و به شوشو میگه منو بایدم دوست داشته باشن چون من خیلی خوبم و پولدارم ( حالا خوبه فقط گشنه نیست بنده خدا ، اگه داشت که دهنمون ...... ) من هم از حرفاش استفاده میکنم وقتی هم قراره حرف بشنوم هم .... چرا استفاده نکنم ، چند ماهی هست جا انداختم لب بود که دندون اومد ، هر موقع برای کوچولوم چیزی بگیرن من هم یک چیزی می گیرم ، قبلش زنگ میزنم میگم من سرمایی ام یه بافت نیاز دارم ( اینجوری دیگه بعضی از هزینه ها کم میشه ) به کوچولوم هم یاد دادم بگه پس مامانم چی؟ مگه اونو دوست ندارین ؟ اونهام برای اینکه پولشون هدر نره میگن هر چی خودت دوست داری بگیر ، میریم بیرون خرید می کنیم
شوشو هم توی این مدت بیشتر هوامو داره ـ هی میگه خدا خیرت بده انقدر گلی
محدثه جون ،ماری جون ،مرضیه عزیز،هل هل نازنین افرررییییین ..بچه ها من قبل از ازدواجم شاغل بودم هم تدریس خصوصی داشتم.یاد گرفته بودم مستقل باشم درامد عالییی.متأسفانه شوهرم دیگه اجازه نداد برم .تازه همش چیزایی که میخوام میخره.وطلا...اما پول اعتماد به نفس میاره.دوقلوهام کوچیکند وگرنه پافشاری میکردم.استعفا از کار اشتباه محض بود.من عاشق استقلال مالی ام.ولی برای اینکه ارامش تو زندگی حکمفرما بشه از خواستم گذشتم.اگه درکش بالا باشه میفهمه به خاطر عشق از خودگذشتگی کردددددم
هل هل جان عزیز مرسی
سوال این بود عزیزم
ستایش جون
پست ها: 2,944
عضویت: 12/3/1390
1391/8/16 6:42 ب.ظ
دوست جونیای عزیز، لطفا سیاستهای موثر برای دوستم ارائه بدین.
قضیه از این قرار هست که خواستگاری داره اینجور که میگفتند دوستم، یکی از شرایط ان خانم این بوده که در شهر خودشون زندگی کنند نه به دلایل وابستگی به خانواده اش بلکه به دلیل اینکه چون تو شهر بزرگ بوده نمیتونسته به هر حال تو شهر ان آقا پسر بره و خیلی براش مهمه، از طرف دیگه این آقا پسر یکبار میگند که میان ولی تعهد نمیده که قطعی بشه و دفعه ای دیگه گفتند که نمیاد قول نمیده به هر حال بلا تکلیف هست(تقریبا یکسال نه بصورت مستمر ولی گاهگاهی ارتباط پیدا میکردند بخاطر مسئله ازدواجشون) دوستم میگفت چند باری باهاش تمام کردم ولی خیلی اصرار میکرد و زنگ میزد گفتم شاید نظر ان پسر نظرش عوض شده ، اشنایی شون از طریق یکی از دوستان ان دختر و پسر بوده، ولی خانواده ان پسر در جریان نیستد ولی خانواده دختر میدونند ، دو سه باری هم همدیگر را دیدند . بنظرتون دوستم به این آقا پسر چی بگند که قطعی قطعی بشه تا دوستم تمام میکرده دوباره این گیر میداده دوستم بخاطر اینکه احتمال میداده که پذیرفته باشه جواب میداده و خیلی به ان پسر میگفتند که شرایطمون همخوانی نداره چرا زنگ میزنین تا تمام میکرده دوستم ، میگفته میام ...............
خواهشنا سیاست موثری ارائه بدین به این دوست خوبمون، که اگر ان پسر میخاد بیاد واقعا (ظاهرا خود ان پسر هم بلاتکیف هست ) این طرفی یا ان طرفی بشه اگر واقعا میاد به شهرشون که انجام بشه و ........ در غیر اینطورت.........
ممنون میشیم این دوست مون را راهنمایی کنین عزیزان. منتظر راهنماییتون هســـــــــــــــــتن.
سوال این بود عزیزم
ستایش جون
پست ها: 2,944
عضویت: 12/3/1390
1391/8/16 6:42 ب.ظ
دوست جونیای عزیز، لطفا سیاستهای موثر برای دوستم ارائه بدین.
قضیه از این قرار هست که خواستگاری داره اینجور که میگفتند دوستم، یکی از شرایط ان خانم این بوده که در شهر خودشون زندگی کنند نه به دلایل وابستگی به خانواده اش بلکه به دلیل اینکه چون تو شهر بزرگ بوده نمیتونسته به هر حال تو شهر ان آقا پسر بره و خیلی براش مهمه، از طرف دیگه این آقا پسر یکبار میگند که میان ولی تعهد نمیده که قطعی بشه و دفعه ای دیگه گفتند که نمیاد قول نمیده به هر حال بلا تکلیف هست(تقریبا یکسال نه بصورت مستمر ولی گاهگاهی ارتباط پیدا میکردند بخاطر مسئله ازدواجشون) دوستم میگفت چند باری باهاش تمام کردم ولی خیلی اصرار میکرد و زنگ میزد گفتم شاید نظر ان پسر نظرش عوض شده ، اشنایی شون از طریق یکی از دوستان ان دختر و پسر بوده، ولی خانواده ان پسر در جریان نیستد ولی خانواده دختر میدونند ، دو سه باری هم همدیگر را دیدند . بنظرتون دوستم به این آقا پسر چی بگند که قطعی قطعی بشه تا دوستم تمام میکرده دوباره این گیر میداده دوستم بخاطر اینکه احتمال میداده که پذیرفته باشه جواب میداده و خیلی به ان پسر میگفتند که شرایطمون همخوانی نداره چرا زنگ میزنین تا تمام میکرده دوستم ، میگفته میام ...............
خواهشنا سیاست موثری ارائه بدین به این دوست خوبمون، که اگر ان پسر میخاد بیاد واقعا (ظاهرا خود ان پسر هم بلاتکیف هست ) این طرفی یا ان طرفی بشه اگر واقعا میاد به شهرشون که انجام بشه و ........ در غیر اینطورت.........
ممنون میشیم این دوست مون را راهنمایی کنین عزیزان. منتظر راهنماییتون هســـــــــــــــــتن.
سلام
ستایش جان خیلی خلاصه گفتی عزیزم. دوستت نمی تونه بره از مشاور بپرسه اون اقارم ببره چون به نظر من مشاور خوب و کارکشته دیگه خبره این کارا هستن طرفو ببینن می فهمن طرف چیکارست و راست می گه یانه. دوست خوبم کسی که اولش این جوری میره و میاد و هنوز تکلیفش با خودش روشن نیست چطور می شه اعتماد کرد؟ نکنه یه مدت بعد از عروسی بزنه زیر حرفش؟
الان کسایی که تعهد کتبی دارن نمی تونن کاری از پیش ببرن رو یه حرفو قول که دیگه اصلا نمی شه حساب کرد. درهر حال امیدوارم دوستت هم یه ازدواج خوب داشته باشه و ایشالا خوشبخت بشه. درضمن فکر نمی کنی اگر یه اقا دلبستگی داشته باشه و قضیه براش جدی باشه و حرفش پیش خانواده ارزش داشته باشه اول به اونا می گه؟ چطوره که خانواده خانم می دونن اما اونطرف هیچی؟؟؟؟
ستایش جان خیلی خلاصه گفتی عزیزم. دوستت نمی تونه بره از مشاور بپرسه اون اقارم ببره چون به نظر من مشاور خوب و کارکشته دیگه خبره این کارا هستن طرفو ببینن می فهمن طرف چیکارست و راست می گه یانه. دوست خوبم کسی که اولش این جوری میره و میاد و هنوز تکلیفش با خودش روشن نیست چطور می شه اعتماد کرد؟ نکنه یه مدت بعد از عروسی بزنه زیر حرفش؟
الان کسایی که تعهد کتبی دارن نمی تونن کاری از پیش ببرن رو یه حرفو قول که دیگه اصلا نمی شه حساب کرد. درهر حال امیدوارم دوستت هم یه ازدواج خوب داشته باشه و ایشالا خوشبخت بشه. درضمن فکر نمی کنی اگر یه اقا دلبستگی داشته باشه و قضیه براش جدی باشه و حرفش پیش خانواده ارزش داشته باشه اول به اونا می گه؟ چطوره که خانواده خانم می دونن اما اونطرف هیچی؟؟؟؟
Like به pardis جان
ستایش جون از نظر من این مساله ربطى به سیاست زنانه نداره ولی با اجازه دوستان تا اونجایی که به ذهنم میرسه جواب میدم
١- کسانی که زیر یک سقف نرفتند درست نیست برند pishe مشاور agar از الان عادت کتتد که مشکلاتشون رو شخص سوم حل کنه وای به حال بعدا
٢- میتونه یکی از bozorghaie فامیل با این اقا و به صورت خصوصی صحبت کنه و حرفاشون رو قاطعانه بزنند و agar هن میشه به صورت کتبی و در نهایت به عنوان یک سند رسمی دربیارن
٣- agar جریان به صورت khastegari و سنتی هست اصلا دلیلی نداره که این خانم به صورت مستقیم با این اقا در تماس باشه و این ارتباط از طریق خانواده ها باید انجام بشه
و در اخر به قول mrs mari جون این اقا که میخواد از الان اینجوری باشه وایییییییییییی به حال اینده
١- کسانی که زیر یک سقف نرفتند درست نیست برند pishe مشاور agar از الان عادت کتتد که مشکلاتشون رو شخص سوم حل کنه وای به حال بعدا
٢- میتونه یکی از bozorghaie فامیل با این اقا و به صورت خصوصی صحبت کنه و حرفاشون رو قاطعانه بزنند و agar هن میشه به صورت کتبی و در نهایت به عنوان یک سند رسمی دربیارن
٣- agar جریان به صورت khastegari و سنتی هست اصلا دلیلی نداره که این خانم به صورت مستقیم با این اقا در تماس باشه و این ارتباط از طریق خانواده ها باید انجام بشه
و در اخر به قول mrs mari جون این اقا که میخواد از الان اینجوری باشه وایییییییییییی به حال اینده
در راستای داشتن سیاست زنانه
یادم نیست اینجا بحثش شده بود یا نه مثل یک خانم و ملکه رفتار کنین وقتی خودتون به خودتون احترام بزارین digaran هم به شما احترام migozarand
یک ملکه با صدای بلند صحبت نمیکنه
بارها و خریدها رو جلوی cheshme همسر بلند نمیکنه
کارهای sangin رو به همسر mispore
از کلمات مردونه و اصطلاحات مردونه استفاده نمیکنه
زیباست و به زیباتر شدن خودش اهمیت میده
شماها هم begin
یادم نیست اینجا بحثش شده بود یا نه مثل یک خانم و ملکه رفتار کنین وقتی خودتون به خودتون احترام بزارین digaran هم به شما احترام migozarand
یک ملکه با صدای بلند صحبت نمیکنه
بارها و خریدها رو جلوی cheshme همسر بلند نمیکنه
کارهای sangin رو به همسر mispore
از کلمات مردونه و اصطلاحات مردونه استفاده نمیکنه
زیباست و به زیباتر شدن خودش اهمیت میده
شماها هم begin
با اجازه هل هل جون در ادامه بحث تایپیکشون .....خصوصیات زن ایده ال با زنانگی شروع میشه.که کیفیتی ظریف و لطیفه که در ظاهر و رفتار زنها دیده میشه .که زنان را لطیف وابسته،رمانتیک،قابل اعتماد،ساده و کودکانه نشون میده.نداشتن خشونت،قدرت،کارایی کارهای سخت، به احساس زنانگی قوت میدن.زنانه بودن باعث حس خشنودی از بارداری و بچه داری میشه وباعث رضایت در خانه داری میشه.دوستان مردان عاشق اینگونه زنانند.اما زنانگی در ظاهر و پوشش باید نمود پیدا کنه.درانتخاب لباس دقت کنید که نرم ،لطیف،گاها نازک و بند دار باشند.لباسهای زبر وخشن و ضخیم مردانه اس لباساتون رو از جنس پشم لطیف،ساتن،حریر،ابریشم،مخمل،اورگاندی،انتخاب کنید اگه مد نبودن توی دوخت زیبا میشن.رنگهای زنانه بای روشن لطیف کمرنگ وقوی باشه. زرق و برق زیادی نداشته باشه تا اول خودتون بدرخشید.بعد طوری باشه که اندامتون رو زیبا جلوه بده و عیوب رو بپشونه.زیاد بازو کوتاه نباشه تا از جذابیت شما کم نشه.از کت و شلوار که مردونه اس استفاده نکنید.اگه شلوار تن میکنین بقیه پوششتون زنانه باشه.مروارید گل سینه سنجاق کمربند روبان برای تزیین لباس مناسبه.خودارایی و ارایش مانیکور ارایش مو جز زنانگیه
سلام به همه ی خانوما من مدتیه با اینجا اشنا شدم و دارم صفحات و می خونم و البته در این باره کلی حرف دارم خدا رو شکر رابطم با شوهرم عالیه و مشکلی اصلا ندارم اما یه عادتی که داشتم این بود هرچقددر که می تونستم از پولهای خرجی خونه پس انداز می کردم و به فکر یه پشتوانه واسه خودم بودم اما حالا می خوام یه کمی کمتر به پس انداز فکر کنم و یه کم واسه خودم پول خرج کنم و به خودم برسم
در رابطه با خونواده شوهرمم با وجود اینکه طبقه بالای خونه مادر شوهرم زندگی می کنم تا حالا مشکل جدی نداشتم فقط شوهرم به مادرش خیلی وابسته بود که با ارامش و به ارامی تغییرش دادم هیچ وقت جلو خونوادش عکس العملی نشون نمی دم و همیشه شوهرم و باهاشون در گیر می کنم اوایل انتظار داشتن که من مدام برم و به مادرشون که تنهاست سر بزنم اما من اینقدر یک در میان و بدون قانون رفتم که دیگه عادت کردن و اگه یه هفته هم پایین نرم واسش عادیه و دلخور نمیشن و کلی کارای دیگه که بعدا واستون می گم
در رابطه با خونواده شوهرمم با وجود اینکه طبقه بالای خونه مادر شوهرم زندگی می کنم تا حالا مشکل جدی نداشتم فقط شوهرم به مادرش خیلی وابسته بود که با ارامش و به ارامی تغییرش دادم هیچ وقت جلو خونوادش عکس العملی نشون نمی دم و همیشه شوهرم و باهاشون در گیر می کنم اوایل انتظار داشتن که من مدام برم و به مادرشون که تنهاست سر بزنم اما من اینقدر یک در میان و بدون قانون رفتم که دیگه عادت کردن و اگه یه هفته هم پایین نرم واسش عادیه و دلخور نمیشن و کلی کارای دیگه که بعدا واستون می گم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
56 ثانیه پیش
58 ثانیه پیش
58 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز