2777
2789
سحر از همین دوران عقد باید درست کنی بعد هیچی درست نمی شه
راحت باهاش حرف بزن باهاش رفیق شو خواسته هاتون رو بگید
بر اساس گزارش رسمی ؛ علم و آزادی و رفاه اینجاست
غیر ما ، در تمام کشورها ، از فساد و گرسنگی غوغاست
بچه ها من یه مساله دیگه ای هست که اذیتم میکنه

مادر اصلی شوشو وقتی شوشو 12 سالش بوده فوت کرده بعدا باباش دوباره ازدواج کرده این مامانش هم خوبه زحمت اینا رو کشیده ولی من میدونم همه کاراش منظور داره

این سری که مسافرت بودم با فامیلایه مامان اصلی شوشو اونجا بودم اینقدر مهربونن که نگو خیلی بهمون خوش گذشت خیلی ماهن با اونا هیچ مشکلی ندارم واقعا منو مثل دخترشون میدونن

ولی این مامانش رو من و شوشو حساسه با خواهره شوشو اینطوری نیست اصلا چون شوهر خواهره از فامیلای خودشه ولی اصلا با ما خوب نیست همه جا با سیاست با ما مهربونه جلوئه همه

مثلا ما هر موقع میخواهیم بریم مسافرت یه جوری رفتار کرده انگار من حرف شما رو نمشنوم یه بار میخواستیم بریم کیش شب قبل رفتیم خونشون فقط رفت تو آشپز خونه بعد هم تلویزیون نگاه کرد هر موقع هم خواستم برم مشهد پیش مامانم اینا برگشت گفت شوشوتو میخوای تنها بزاری و اینکه اصلا دوست نداره ما چیزی بخریم یا ماشینمونو عوض کنیم همش دوست داره خواهره شوشو بهتر باشه در صورتی که من اصلا همچین ادمی نیستم تازه داداشه شوشو هم میخواد ازدواج کنه با یکی از فامیلایه اون دیگه هیچی فقط ما غریبه ایم
باید بگم شوشو منو انتخاب کرده و منم خیلی دوست داره جلو اونا هم از خودم از دسپختم و از همه چی تعریف میکنه یعنی در اصل تمام فامیل شوشو ازم تعریف میکنن ( تعریف از خود نباشه) ولی هر موقع ازم میتعریفن اون فقط سکوت میکنه فقط
نمیدونم با وروده جاری رفتارش چی شود

من اصلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا دوسش ندارم فقط احترامشو دارم اونم به خاطره پدره شوشو که خیلی مهربونه

مثلا این سری رفتیم شمال اصلا به من زنگ نزد نه به من نه به شوشو ولی روزی دو سه بار به خواهره شوشو زنگ میزد
نمیخواستم سوغاتی بگیرم شوشو گرفت منم نخواستم مخالفتی بکنم
ولی فردا که قراره بریم اونجا میخوام بگم شوشو سوغاتی رو بده و بده به باباش اگرم تشکر کرد میخوام بگم شوشو برای باباش گرفته چون باباش خیلی دوست داره

اعصابم رو بهم میریزه ولی نمیزارم تو زندگیم تاثیر بزاره چون شوشو هم با منه ولی خدا وکیلی نمیشه هم رفت و آمد نکرد چون از خداشه نریم اونجا ولی ما تند تند میریم تا عادت کنه هر بار هم شوشو زنگ میزنه ما داریم میایم

به من بگین چه طوری برخورد کنم باهاش زهره جون میخوام رفتارشو کاملا بهش بفهمونم همین
Lilypie Pregnancy tickers

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



فرایند 6 مرحله‌ ای برای حل مشکلات زناشویی

نسرین از مقدار پولی که افشین برای خرید تجهیزات ماهیگیری صرف کرده بود، ناراحت بود. او یکبار غیرمستقیم موضوع را با او درمیان گذاشته بود، تصمیم گرفته بود موضوع را فراموش کند اما بعد کل تعطیلات آخر هفته سر موضوعات خیلی کوچک به او گیر داده و دعوا راه انداخته بود. افشین می‌دانست چه چیز باعث ناراحتی نسرین شده است اما به جای اینکه چیزی بگوید، تصمیم گرفته بود ساکت بماند تا موضوع خودبه‌خود حل شود.

سارا و میلاد همیشه سر بچه‌هایشان با هم دعوا و مشاجره دارند. سارا فکر می‌کند که میلاد خیلی بی‌خیال است و میلاد هم فکر می‌کند که سارا با بچه‌ها مثل یک فرمانده نظامی رفتار می‌کند و خیلی به آنها سخت می‌گیرد. بچه ها این وسط گیر کرده‌اند و هر بار طرف یکی از آنها را می‌گیرند.

همیشه در همه روابط مشکل ایجاد می‌شود و هر زوجی راهکارهای خاص خودشان را برای کنار آمدن با این مشکلات دارند. مثلاً نسرین از کاری که افشین کرده ناراحت می‌شود اما نمی‌تواند مستقیم از چیزی که ناراحتش می کند با او حرف بزند. و افشین هم به مرور زمان یاد گرفته است که اگر کوتاه بیاید و ساکت بماند، مشکل برطرف می‌شود. ازآنجا که سارا و میلاد نمی‌توانند در تربیت بچه‌ها به یک رویکرد مشترک برسند، دو قطب مخالف هم شده‌اند و هرکدام از بچه‌هایشان بعنوان میدان جنگی برای مبارزات خودشان استفاده می‌کنند. متاسفانه، در آخر بچه‌های آنها هستند که بازنده‌های این میدان جنگ خواهند بود.

زوج‌های دیگری هم اینقدر رک نیستند و می‌گویند که هیچوقت با هم دعوا نمی‌کنند. درعوض در سکوت توافق کرده‌اند که از هرگونه مقابله خودداری کنند و مشکلاتشان را پنهان کرده و با این روش در صمیمیت خود ایجاد اضطراب می‌کنند.

حل نشدن مشکلات یکی از دلایل اصلی استرس است، استرسی که نه‌تنها می‌تواند رابطه‌تان را رو به زوال ببرد بلکه کنترل دیابتتان را هم تضعیف می‌کند. تحقیقات نشان داده است که روابط موفق آنهایی نیستند که مشکلات کمتری دارند، بلکه روابطی هستند که راهکارهای درست و موثری برای حل مشکلاتشان پیدا می‌کنند.

در زیر به یک فرآیند 6 مرحله‌ای برای کنار آمدن و حل مشکلات در روابطتان اشاره می‌کنیم:

قدم اول: مشکلتان و راه‌حل آن را تعریف کنید. مطمئناً می‌دانید که ناراحت هستید اما این ناراحتی از کجاست؟ ممکن است نسرین بخاطر تجهیزات جدید ماهیگیری عصبانی باشد اما آیا موضوع خرج کردن پول است، موضوع این است که افشین قبل از خرید تجهیزات با او مشورت نکرده است، یا شاید هم مشکل این باشد که این خرید او را یاد این می‌اندازد که افشین همه آخرهفته‌ها را با دوستان خود به ماهیگیری می‌پردازد و با آنها وقت نمی‌گذراند؟ سارا هم می‌داند که ناراحت است و میلاد همیشه اعصاب او را خرد می‌کند اما بیشتر نگران این مسئله است که بچه‌ها سردرگم شده‌اند و نمی‌دانند طرف چه کسی را باید بگیرند و گاهی از یکی برعلیه دیگری حمایت می‌کنند.

وقت بگذارید تا بفهمید که مشکلتان دقیقاً چیست. ببینید چه احساسی دارید و دلیل آن چیست. عصبانیت یک واکنش بسیار عادی و متداول است اما تلاش کنید و یک قدم دیگر بردارید و از خودتان سوال کنید که چه چیزی نگرانتان کرده یا احساساتتان را جریحه‌دار کرده است. بسیاری روانشناسان عصبانیت را واکنشی برای احساسات دیگری می‌دانند که پنهان مانده است.

مطمئناً نسرین عصبانی است اما بیشتر از اینکه افشین با او وقت نمی‌گذارد احساساتش جریحه‌دار شده است. سارا اذیت می‌شود و این اذیت او را نگران می‌کند که بچه‌ها برای حمایت از آنها سردرگم شوند. اینکه بتوانید درمورد علت‌های این احساسات حرف بزنید، به جای اینکه عصبانی شوید، شما را به ریشه این احساسات می‌رساند و شنیدن و درک آن برای طرف‌مقابل راحت‌تر خواهد شد.

اما حل مشکل بیشتر از درمیان گذاشتن مشکلات و شکایت کردن است. بعد از این باید با لحنی مثبت، قاطع و مشخص اعلام کنید که دوست دارید چه چیزی تغییر کند. تصور کنید نسرین بفهمد آنچه که واقعاً می‌خواهد این است که او و افشین وقت بیشتری را با هم بگذرانند. به جای شکایت و گفتن اینکه افشین وقت زیادی را به ماهیگیری می گذراند، یا اینکه بگوید دوست دارد بیشتر با او باشد، می‌تواند بگوید که دوست دارد وقت بیشتری را با هم باشند و به همین خاطر اگر او هم دوست داشته باشد می‌توانند دو جمعه از ماه را برای با هم بودن وقت بگذارند. سارا ممکن است بگوید که می‌ترسد بچه‌ها سردرگم شوند که چه انتظاری از آنها می‌رود و دوست دارد که میلاد با او لیستی از وظایف آنها تهیه کند که هر دو در آن اتفاق نظر داشته باشند.

قدم دوم: برای حرف زدن با هم برنامه‌ریزی کنید. تا این نقطه مشکلتان و راه‌حل آن را مشخص کرده‌اید. حالا باید زمانی مناسب برای حرف زدن تنظیم کنید—نه زمانی که همسرتان تازه خسته از سر کار به خانه آمده است و نه زمانیکه هر دوی شما در یک شب جمعه در کنار هم یک فنجان چای مطبوع میل کرده‌اید و نه 10 دقیقه قبل از اینکه بروید و دخترتان را از مدرسه به خانه بیاورید. بلکه زمانیکه هر دوی شما آرام، ریلکس و بیکار باشید و بتوانید به حرف‌های هم گوش دهید. اگر مطمئن نیستید، ایمیل یا پیامکی به همسرتان بفرستید و یک وقت برای حرف زدن با او تنظیم کنید و در آن پیام حتماً هدف از آن گفتگو را هم ذکر کنید. اینکار هم به همسرتان می‌فهماند که مشکل چیست و هم اینکه برنامه‌ای مشخص برای هر دوی شما ایجاد می‌کند.

قدم سوم: حرف زدن و گوش کردن.حالا یک نفس عمیق بکشید. با حرف زدن درمورد مشکلتان، نگرانی‌هایتان و راه‌حلتان شروع کنید—مثلاً: افشین می‌دانم از این وسایل جدید ماهیگیری ناراحت بودم اما فهمیدم که چیزی که اذیتم می‌کرد این بود که....؛ یا، میلاد من نگران بچه‌ها هستم و فکر می‌کنم که خیلی مهم است که هر دوی ما برای تربیت آنها اتفاق نظر داشته باشیم. درمورد خودتان حرف بزنید نه همسرتان. از ضمیر "من" استفاده کنید، نه "تو". اینکه درمورد خودتان حرف بزنید باعث می ‌شود همسرتان حس نکند که به او حمله می‌کنید یا می‌خواهید او را مقصر جلوه دهید و به همین دلیل حالت دفاعی نگرفته و خوب به حرف‌هایتان گوش خواهد داد.

مدیریت یک گفتگو چیزی شبیه به راندن یک ماشین است. می‌خواهید به خاطر داشته باشید که کجا می‌خواهید بروید و مسیرتان را درست انتخاب کنید. در گفتگو هم درست همان کاری را می‌کنید که موقع رانندگی، با پیش رفتن اصلاحات و تغییرات مناسب ایجاد می‌کنید. اگر نسرین ببیند که افشین از حرف‌های او ناراحت شده است، می‌تواند مکث کند و از او سوال کند که آیا ناراحت شده است یا نه. باید از او بپرسد که آیا با حرف‌هایش احساسات او را جریحه‌دار کرده است؟ نه اینکه واکنش او را نادیده بگیرد و همینطور پیش برود و باعث شود که در یک خندق احساسی گرفتار شوند. باید نهایت سعیتان را بکنید که آرام به نظر برسید.

احساسات قوی در فردمقابل حالت دفاعی ایجاد می‌کند و فرایند حل مشکل را دچار اخلال می‌کند. اگر همسرتان عصبانی شد یا حالت دفاعی گرفت، سعی نکنید از خودتان دفاع کنید چون اینکار در این نقطه مثل این می‌ماند که روی آتش او بنزین اضافه کنید. هدف شما کنترل آن آتش احساسی است و باید اینکار را با گوش دادن به حرف‌های او انجام دهید. اگر با گفتن حرف‌های بیشتر به آن آتش سوخت نرسانید، همسرتان بالاخره آرام خواهد شد.

اما اگر به نظر رسید که هر دوی شما عصبانی شده‌اید، اگر گفتگو به مشاجره تبدیل شد، طوریکه هر دوی شما دوست داشته باشید حرف آخر را بزنید و برنده باشید، خیلی مهم است که قبل ازاینکه موقعیت بدتر شود، دست نگه دارید. بهترین راه آن این است که به آرامی بگویید که بهتر است مدتی مکالمه را متوقف کنید و بعد از یکی دو ساعت که آرامشتان را دوباره به دست آوردید آن را ادامه دهید.

واضح و مشخص بگویید که بهتر است گفتگو متوقف شود و اینکه دوست دارید در یک موقعیت دیگر این بحث را ادامه دهید. فقط نگویید، "دیگر دوست ندارم درمورد این موضوع حرف بزنم" و از اتاق خارج شوید. این نوع قطع کردن مکالمه فقط طرف‌مقابل را مضطرب‌تر و عصبانی‌تر می‌کند. وقتی هر دوی شما آرام شدید، دوباره گفتگو را شروع کنید. اگر باز هم مکالمه‌تان خیلی زود تند شد، دست نگه دارید و یک وقفه دیگر ایجاد کنید تازمانیکه هر دوی شما کاملاً آرام شوید. باید دمای گفتگو را کنترل کنید.

اگر همه چیز خوب پیش برود و همسرتان خوب به حرف‌های شما گوش دهد، باید از آنها واکنش بخواهید. ممکن است افشین بگوید که احساس نسرین را درک می‌کند و می‌داند که باید وقت بیشتری را با هم بگذرانند اما صادقانه می‌گوید که دوست دارد فعالیت‌هایی پرجنب‌جوش‌‌تر از فقط نشستن در ماشین و گشتن دور شهر یا رفتن به سینما و رستوران انجام دهد. ممکن است میلاد تصور کند که آن لیست وظایف نظر خیلی خوبی است اما چیزی که خیلی خسته‌اش کرده است بی‌نظمی در وقت خواب بچه‌هاست.

هدف این است که حرف‌های همدیگر را بشنوید. اگر حرف‌هایتان جدی و موثر باشد، لازم نیست نگران زیاد حرف زدن باشید. درمقابل واکنش "آره، ولی..." مقاومت کنید و درعوض روی "آره، و..." تمرکز کنید. این نشاندهنده پذیرفتن و تقویت کردن حرف‌ها و ایده‌های همدیگر است. باید همدیگر را در یک تیم ببینید و در کنار هم برای بهتر کردن رابطه‌تان تلاش کنید. مطمئن شوید که حرف‌های طرف مقابل را به خوبی می فهمید. سعی کنید حرف‌هایتان را روشن و واضح و با آرامش تمام بزنید.

قدم چهارم: برای یک برنامه تصمیم‌گیری کنید. اگر هر دوی شما سر مشکل اتفاق‌نظر داشتید، وقتش است که برای یک برنامه و نقشه برای حل آن توافق کنید. دراینجا هم باید تا می‌توانید روشن و مشخص عمل کنید و همه نگرانی‌ها و اولویت‌هایتان را مدنظر قرار دهید. میلاد قبول می‌کند که جمعه هفته بعد با دوستانش به ماهیگیری نرود؛ نسرین قبول می‌کند تا همراه با افشین به کوه‌نوردی بروند. سارا و میلاد تصمیم می‌گیرند که یک لیست کوتاه از برنامه‌ها و وظایف بچه‌ها تهیه کنند و ساعت خواب آنها را نیز مشخص کنند. قرار می‌گذارند که جمعه هفته آینده درمورد این برنامه و لیست با بچه‌ها صحبت کنند. برنامه را طوری باید تنظیم کنید که برای هر دوی شما مشخص باشد.

رویکرد "بگذار امتحانش کنیم" بهتر از تعصبی برخورد کردن برای راهکارهاست. تمایل به همکاری مهمتر از برنامه قاطع است. اکر در هر نقطه از برنامه احساس کردید که همسرتان منفعل شده است، باید نظر او را جویا شوید.

قدم پنجم: ارزیابی کنید. برنامه‌تان را امتحان کنید و آن را ارزیابی کنید. ایا افشین و نسرین از آن کوه‌نوردی لذت بردند؟ سارا و میلاد کی توانستند وقتی بچه‌ها درمورد وظایفشان شکایت کردند، از هم پشتیبانی کنند؟ ارزیابی نیازمند صداقت است. افشین و نسرین هر دو از کوه‌نوردی لذت بردند اما افشین واقعاً دلش برای دوستانش و ماهیگیری تنگ شده بود و احتمالاً هفته دیگر را با آنها می‌گذراند. به نظر می‌رسد که وظایف و ساعت خواب جدید خوب عمل کرده است اما سارا و میلاد تصمیم می‌گیرند که یک هفته دیگر هم آن را امتحان کنند تا ببینند که بچه‌ها چطور خودشان را با این موقعیت وفق می‌دهند و بعد دوباره درمورد آن صحبت کنند. باز هم می گوییم، هر گونه تغییر یا اصلاحاتی باید مشخص و با توافق نظر باشد.

آخر اینکه باید از همدیگر درمورد این فرایند حرف زدن حمایت کنید: "به من کمک کرد بتوانیم درکنار هم این برنامه را بریزیم. نظر تو چیست؟" "آیا دفعه اولی که پیشنهاد حرف زدن را دادم برایت سخت بود؟" هر دوی شما یک مهارت جدید یاد می‌گیرید. اینکه چه چیزی موثر بوده است و چه چیز نبوده است باعث می‌شود تلاش‌هایتان در آینده برای حل مشکل مفیدتر و کارآمدتر شود.

قدم ششم: بگویید چه دوست دارید. محققان دریافته‌اند که اگر می‌خواهید موقعیتی آرام، مثبت و حمایتی در رابطه‌تان ایجاد کنید، باید تعداد نقطه‌نظرات مثبتتان از طرف‌مقابل چهار برابر نقطه‌نظرات منفیتان باشد. این یعنی هرچقدر هم که همدیگر را تحسین و حمایت کنید کم است. این حمایت کردن کمکتان می‌کند دوباره به عادت‌های قبلی گرفتار نشوید و عادات جدید را با شوق و انگیزه بیشتری دنبال کنید.

وقتی برای اولین بار رانندگی را یاد گرفتید، احتمالاً خیلی می‌ترسیدید و احساس خام بودن می‌کردید. یادگرفتن کنترل گفتگو هم اول کار سخت به نظر می‌رسد. ناامید و دلسرد نشوید. با تمرین روز به روز بهتر خواهید شد.

و اگر بجای تلاش‌های زیادتان، مکالماتتان پیشرفتی نداشت و هربار انفجاری‌تر از قبل شد، اگر دوست داشتید بفهمید که چه چیز اذیتتان می‌کند یا نگران تعداد زیاد مشکلاتتان بودید، می‌توانید از متخصص کمک بگیرید. مشاور خانواده می‌توانید محیطی آرام و مطمئن برای بیان و حل مشکلات شما فراهم کند و به شما آموزش می‌دهد که برای بهبود رابطه‌تان چه اقداماتی در خانه انجام دهید.

به خاطر داشته باشید که نمی‌توانید اشتباه کنید. اگر اختیار مکالمه از دستتان در رفت، دور بزنید و دوباره امتحان کنید. هدفتان درست انجام دادن آن نباشد بلکه متفاوت انجام دادن آن باشد—اینکه زمینه احساسی جدیدی ایجاد کنید، با صداقت تمام حرف بزنید و برای مصالحه و سازش آماده باشید. با صبر و پشتکار خواهید توانست مشکلات رابطه‌تان را یکی پس از دیگری از میان بردارید.
سلام دوستان .. من چند روزی درگیر مهمون داری هستم و خودمم متاسفانه حالم خوب نیست و ازتون معذرت میخوام ولی فکر کردم این مطالب بدردتون بخوره

کنترل مرد عاشق به‌مراتب راحت‌تر از کنترل مرد هوس‌باز است. برای خانم‌ها دشوار است که بعد از چند سال اول ازدواج همسرانشان را به خودشان علاقه‌مند نگه دارند، چون هوس بعد از مدتی کوتاه از بین می‌رود و مردها ذاتاً بعد از ارضای هوس‌هایشان علاقه‌شان را از دست می‌دهند.

برای اینکه مردتان را همچنان علاقه‌مند و مشتاق نسبت به خودتان نگه دارید، باید نقش یک اغواگر را بازی کنید، او را به بند بکشید و باعث شوید که عاشقتان شود.

در زیر به چند نکته ساده برای اینکه همسرتان را از نظر احساسی خلع‌سلاح کنید اشاره می‌کنید تا بتوانید افسار رابطه را همیشه در دستان خودتان نگه دارید!


زن افسونگر باشید

با بازی کردن نقش زن افسونگر، مردتان را همیشه مشتاق نگه دارید. ابری از رمز و راز در اطراف خودتان ایجاد کنید. یک درجه مشخص از رمزآلودی و اسرارآمیزی باعث می‌شود مردتان بیشتر و بیشتر از شما طلب کند. غیرمنتظره بودن ابزاری بسیار قدرتمند برای مجذوب نگه داشتن شوهرتان است. هیچوقت همه خودتان را به او نشان ندهید. گاهی سرکش و دست‌نیافتنی و گاهی قابل‌انعطاف و تسلیم باشید، درعین حال معصوم و در عین حال شریر باشید. و با اینکار اشارات گیج‌گننده برای او بفرستید. ترکیبی از خصوصیات متضاد موجب جذاب شدن شخصیت شما می‌شود و این باعث می‌شود شوهرتان علاقه بیشتری به کشف شما پیدا کند.

همیشه خوب و مهربان نباشید

وقتی بیش از حد مهربان و مطیع باشید، شاید آخر روز از خودتان احساس رضایت کنید اما واقعیت این است که وقتی خوبی و مهربانی بیش از اندازه شود، ممکن است قدرت فریبندگی خود را از دست بدهید و دل او را بزنید. ممکن هم هست فکر کند تظاهر می‌کنید. علاوه‌براین، ندرتاً پیش می‌آید که خوبی محض کسی را جذب کند. گاهی باید اجازه دهید سایه‌هایی تیره در شخصیت شما ببیند. گاهی خشن و بیرحم شوید.

جاذبه جنسی خود را تا بالاترین حد به نمایش بگذارید

جذابیت ظاهری برای مردها بی اندازه مهم است. بااینکه زن‌ها از مغزشان عاشق می‌شوند، مردها با چشمشان عاشق می‌شوند. باید تا می‌توانید جذابیت جنسی خود را بالا نگه دارید. نباید به هیچ عنوان بعد از ازدواج از خودتان غافل شوید. به خودتان برسید، آرایش کنید و خودتان را از نظر جسمی و فکری متناسب و پرانرژی نگه دارید.

برای تشدید شخصیتتان از عطر استفاده کنید

عطر زنان یکی از مهمترین عوامل تحریک مردان است. از لباس‌ها، کفش‌ها و آرایشی استفاده کنید که هم با سلیقه و شخصیت شما جور باشد هم همسرتان. اما، دقت کنید که نباید بیش از اندازه آرایش کنید. مردها صورت‌های طبیعی را دوست دارند. تلاش‌هایی که در چند ماه اول رابطه برای جلب نظر او به کار می‌گرفتید را یادتان هست؟ باید به همان منوال پیش بروید.

همه این تلاش‌ها باعث بالا رفتن اعتمادبه‌نفستان هم می‌شود. علاوه‌براین، همه ما موجوداتی اجتماعی هستیم و شدیداً تحت‌تاثیر سلیقه‌ها و خواسته‌های هم‌نوعان خود قرار می‌گیریم. زنانی که از نظر ظاهری جذاب، بااعتمادبه‌نفس و مطبوع هستند، برای مردان اطراف خود جذابیت زیادی دارند. این تلاش‌ها، جدا از اینکه اعتمادبه‌نفس شما را بالا می‌برد، باعث می‌شود شوهرتان قبل از اینکه بخواهد از زیبایی زنی دیگر تعریف کند، به شما فکر کند. دقت کنید که باید طوری لباس بپوشید و ظاهر شوید که فقط توجه او را به خودتان جلب کنید نه مردان دیگر را.


نیازهای احساسی و عقلانی او را فراموش نکنید

در تلاش برای جلب نظر و توجه ظاهری او، توجه به نیازهای احساسی و منطقی او را فراموش نکنید. رنگ‌ها، فیلم‌ها، کتاب‌ها و غذاهای موردعلاقه‌اش باید همیشه در دسترس او باشند. با هدیه دادن چیزهایی که دوست دارد او را غافلگیر کنید. دستورالعمل غذای موردعلاقه‌اش را پیدا کرده و برایش درست کنید و وقتی از سر کار برگشت او را مبهوت کنید. فکرش را بخوانید و خودتان را وارد روح و روانش کنید. خودتان را با علایق و روحیات او تطبیق دهید. ما بعنوان انسان بااینکه تظاهر به فروتنی می‌کنیم اما همه ما موجوداتی خودخواه هستیم. تا می‌توانید او را ناز و نوازش کنید و کاری کنید که به شما وابسته شود. وقتی توانستید وارد روح و روانش شوید، می‌توانید خلع‌سلاحش کنید طوریکه دیگر هیچوقت نتواند از شما روی برگرداند.

به او احترام بگذارید

بااینکه به اشتباه بنظر می‌‌رسد مردان در رابطه فقط به رابطه‌جنسی اهمیت می‌دهند اما یکی از مهمترین مسائل برای آنها حفظ احترام است. کاری کنید که نه فقط از کلام شما بلکه از اعمالتان هم حس احترام شما به خود را درک کند.


اعتمادبه‌نفس او را تقویت کنید

مردان برخلاف ظاهرشان مثل کودکانی می‌مانند که نیازمند تحسین ومحبت هستند. با ارزش دادن به تصویری که از خود دارند، اعتمادبه‌نفسشان را تقویت کنید. این باعث می شود رازهای دلش را با شما بگوید. مستقیم یا غیرمستقیم چیزهایی که در او دوست دارید را به زبان بیاورید. اگر روزی یک بار به او بگویید که دوستش دارید احساسی فوق‌العاده به او خواهید داد.

او را تشویق و تحسین کنید

او را در همه تلاش‌هایش تشویق کنید و بگویید که به او ایمان دارید. حتی اگر مرتکب اشتباهی شد، به جای اینکه آن را به رویش بیاورید، برایش آرزو کنید که دفعه بعدی موفق شود. برای اینکه تلاش می‌کند تحسینش کنید. اگر خواست عصبانیتش را سر شما خالی کند، بگذارید اینکار را بکند. به او نشان دهید که روی شما سلطه و قدرت دارد، این باعث می‌شود احساس امنیت و آرامش کند. کاری کنید که احساس کند همیشه پشتش هستید. حتی اگر اختلاف عمده‌ای با هم داشتید، هیچوقت از کلمات خشونت‌آمیز استفاده نکنید زیرا رابطه‌تان را تخریب خواهد کرد.


حساس باشید

در رختخواب نسبت به او حساس باشید. مردها درمورد رابطه‌جنسی حساسیت فوق‌العاده‌ای دارند. اینکه احساس کنند که نمی‌توانند شریک‌جنسیشان را ارضا کنند واقعاً برایشان ناامیدکننده است. عملکرد او را تحسین کنید و به او بگویید در رابطه‌جنسیتان احساس فوق‌العاده‌ای به شما می‌دهد. این روحیه او را تقویت کرده و باعث می‌شود هربار بهتر باشد.

بگذارید آزمایش کند

برای اغوا کردن او لباس‌زیرها و لباس‌خوابهای تحریک‌آمیز بخرید و خواهید دید که توان مقاومت دربرابر شما را نخواهد داشت. اگر خواست چیزی را آزمایش کند، بگذارید بکند. اگر از چیزی خوشتان نیامد، با اشاراتی ظریف آن را به او بفهمانید و ضمن تحسین سایر عملکردهای او، به او بگویید که چطور می‌تواند آن حرکتش را بهتر کند.


داوطلب باشید

نباید انتظار داشته باشید که همیشه او برای نزدیکی داوطلب باشد. هیچ اشکالی ندارد که گاهی شما پا پیش بگذارید. این باعث می شود تصور کند او را می‌خواهید. اما به خاطر داشته باشید که در اشتیاق خود در رختخواب اغراق نکنید. شور و اشتیاق بیش از اندازه هم برای آنها جذاب نیست. طبیعی رفتار کنید.

مردها با گذشت زمان در رابطه تکامل می‌یابند. با درک و صبر با آنها رفتار کنید و در همه جهات با آنها همکاری کنید و مطمئن باشید که پاداش آن را دریافت خواهید کرد.

http://www.mardoman.net/family/menwfeelings/چرا مردان هیچوقت احساساتشان را ابراز نمی‌کنند؟


معذرت میخوام ازتون ولی واقعا شرایط طوریه که نمی تونم فعلا باهاتون باشم ولی فکر میکنم اکثرمشکلات شما از هماهنگ نبودن با همسرانتون شروع میشه که فکر کنم این مقاله ها بدردتون بخورن .. ما باید افسار زندگیمونو بدستمون بگیریم و به شوهرمون بفهمونیم هیچ کس حتی خانواده خودمون محرم اسرار ما نیست و نباید کسی همه مسائل ماروخبردار بشه و هیچ کس این حق رو نداره .. اولین قدم اینه که شوهرتون رو با خودتون همراه کنید ... هر کسی یه قلقی داره دنبالش بگردید جوینده یابنده است !
نگار جان شما عروسی خواهرته و قطعا باید با جاریت و خیلی از فک و فامیل فرق داشته باشی
ارایشگاه رفتن که دیگه واجبه
هر کاری هم که داری برای خواهرت انجام بده و خیلی به حضور اونا توجه نکن
اونام باید اینو درک کنن که شما به عنوان خواهر عروس کارای خاصی داری
در نهایت هم اینجوری بگو که خیلی دوست داشتم بار اولی که میاید ازتون یه پذیرایی حسابی بکنم
ولی شرمنده که الان به خاطر عروسی خیلی مشغله دارم
ایشاالله یه وقت بهتری با هم بیایم و جبران کنم

به همین راحتی

چقدر دوست داشتنی هستند ، آدمهایی که شبیه حرف هایشان هستند ....
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز