میاد اعصابم رو خورد میکنه.
در حالی که وقتی مجرد بودم نمیزاشت یک ثانیه ارامش داشته باشم یه چیز رو بهانه میکرد کتکم میزد.
اما الان به برادرام نمیتونه از گل باریک تر بگه.
منو اینقدر تحت فشار قرار داد ازدواج کردم تا روی ارامش ببینم.
اونم پا میشه میاد گیر میده.
کابینت ها رو زیرو رو میکنه.
پنجره مون رو باز میکنه.
اعصابم رو بهم میریزه...