همسرم محل کارش دوره بعد بعد یه ماه دوشب پیش ساعت ۳ رسید خونه و ما دیروز بعدازظهر رفتیم خونه مادرشوهرم
بعد شام ک میخواستیم بیایم چون پدرشوهرم خونه نبود این هی اصرار کرد بمونید اینجا ... با وجود اینکه ی پسر ۱۰ ساله هم
داره و خونه مادربزرگم روبه روی خونشونه و، اونم تنهاست
من جوابی ندادم سکوت کردم و بعد شوهرم گفت نه میریم خونه
حرصم گرفته...با خودش نمیگه این پسر بعد یه ماه اومده حالا باید با زنش تنها باشن ن اینکه بیان بخوابن بغل من که من نترسم؟؟؟