2733
2764
من چرا انقد گنده گو* بودم پس از اون نوجوونیم که رفتم باشگاه؟😂مربیه میگفت مثلا ۵ بیارمیگفتم نه من خی ...

من توام یا تو منیی  به منمیگفت اسمشو یادم رفته اون دستگاهیی ک داراز میکشی با پا بالا و پایین میبری میگفت ۱۲ تا بزن هروقت اومدی من ۴۰ تا میزدم میگفتم ن بابا باید زودتر قوی شم🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️😂

دو تا سوتی دادم تا بمیرم یادم نمیرهیکیش این بود رفتم شیر بگیرم میخواستم بگم یه کیلو شیر می‌خوام قبلش ...

یجوری خندیدم صدام کل ساختمونو برداشت 

ببین من بودم از اون شهر میرفتم هیچوقت اونا منو نبینن  😂🤣 

به خدا گفتم  :                                                                چرا آرزو کنم وقتی سرنوشت مرا نوشته ای؟؟؟؟                   خدا پاسخ داد :                                                       شاید نوشته باشم هرچه آرزو کند ❣️🙇🏻‍♀️

من برای جای ترک های پوستی بعد از زایمانم از روغن آنتی استرچ مارک برند آنانه استفاده کردم که یک برند سوییسی بود.

 برای من واقعا مثل معجزه عمل کرد. حتما تو دوران بارداری قبل از ایجادترک ها یا تا وقتی که ترک ها هنوز قدیمی نشدن و قرمز هستن استفاده کنید که زود برطرف بشه. برای ترک های ایجاد شده با چاقی یا لاغری هم عالیه. لینکشو میزارم چون میدونم دغدغه خیلی از ماماناس

خونه داییم بودم دو تا دامادش خونشون بودن پسر داییمم بود دختر داییم یه بچه داره اسمش کیان هست شنید ...

منو‌میخاس اونجا غش کنم از خنده 😂😂😂😂🤣🤣

"چو عالم را بقایی نیست، خوش باش!"🤍🧸
خدا مرگم بده😐پستچی گواهینامه مو اورد ‌گفتم برم با ماشین یه چرخی بزنم سر کوچه پایینی مون اروم زدم ب ...

واااااااایییی یعنی نمیدونی چقدر خندیدم وااقعا ممنوونم  


ی بار خواهرمم میخواست تمرین کنه ب من گفت بیا بشین ببین چ رانندگی میکنم 

آقا همین ک سوار شدیم خواست ترمز بگیره با سرعت گازز داد خوردیم ب در خونمون ماشینه جلوش خراپ شد

یه چیز دیگه هم الان یادم اومد 

عمه ام اومده بود خونمون یه پلاستیک میوه هم دستش بود 

 من فکر کردم برای ما اورده 

گفتم وای عمه خیلی ممنون  چرا زحمت کشیدی نباید زحمت میکشیدی 

گفت خواهش میکنم عزیزم برای شما نیست 


🚶🏻‍♀️🌚

.


یه بار رفتم مغازه میخواستم شیرکم چرب بگیرم هی تو راه با خودم زمزمه میکردم رسیدم مغازه خوبه خانمش تو مغازه بود یهو گفتم خانم ک....ر کم چرب داری ولی خدایی مردم از خنده آب شدم زودی از مغازه زدم بیرون

با شوهرم رفته بودیم دادگاه برای یه مسئله مالی


شوهرم با اعتماد به نفس حرف میزد یهو گفت اقای قاضی

امانت در خیانت شده😄😄😅😅😅🤣🤣🤣🤣

من خودمو نکه داشتم


باز برگشت گفت ما ذی نفس (ذی نفع)نیستیم🤣🤣🤣🤣🤣🤣


یعنی پیش قاضی‌ه اب شدم

یجوری خندیدم صدام کل ساختمونو برداشت ببین من بودم از اون شهر میرفتم هیچوقت اونا منو نبینن 😂🤣

🤣🤣🤣🤣🤣🤣💔بابا این که خوبه سوتی بعدیمم گفتم اون دیگه هزار برابر بدتر هست 

حالا این مغازه رو میتونم نرم 

خونه داییم رو چی کار کنم 

شوهر دختر داییم رو چی کار کنم 😂😂😂💔روم نمیشه حتی سلام کنم 

خدا مرگم بده😐پستچی گواهینامه مو اورد ‌گفتم برم با ماشین یه چرخی بزنم سر کوچه پایینی مون اروم زدم ب ...

وای بلند خندیدم.

 می خواستی براش دست تکون بدی بگی " برو داداش منم"  😂😂

کنار آشیانهٔ تو آشیانه می‌کنم. فضای آشیانه را پر از ترانه می کنم. کسی سوال می کند به خاطر چه زنده ای؟و من برای زندگی تو را بهانه می‌کنم. 
یه بار رفتم عیادت دوستم که تازه زایمان کرده بود .بعد مادرشوهرش یه لیوان دمنوش به دست اومد سمت منو دو ...

وا ی من خجالت کشیدم 😂

منم ی مهمونی بودیم ی خورده باهاشون رودربایستی دارم بعد مامانم اول گفت چایی میخوری گفتم ن دوباره گفت چایی گفتم ن گفت نخور برو چایی بیار  من همووون لحظه آب شودم

بچه ها خودمونی نشسته بودن منم حوصله نداشتم پارچه انداخته بودم رو خودم بخوابم بعد بو سیگار اومد پا شدم گفتم کدوم خریه داره سیگار میکشه دیدم اون ور تر ی خانوم میانسال داره سیگار میکشه وای خدا ی نگاهی بهم کرد منم آب شدم تازه تو راه برگشت اتفاقی سوار ماشین ما شده بود 

صلوات بفرستید ثواب صلوات ب اندازه قطرات باران بی شمار است
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2762
2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز