چهار روزه زایمان کردم

منم سر دوتاشون شقاق سینه زدم اما کم بود پمان ان ان جی و کالاندولا میزدم چند ذوز بهد خوب میشد دوتا بچه هامم تا دوستلگی خودم شیر دادم اصلا لب ب شیر خشک نزدن وزنشون هم عالی بوده البته دخترم هنوز شیر میخوره شیش ماهی مونده تا دوسالش بشه و از شیر بگیرم 

حالا سر زایمان اولم بیمارستان فاطمیه بودم لباس بعد از عمل هم پولش رو گرفتن صورتی گل گلی بود جای شیردهی داشت اوردم خونه 

ولی سر دومی تامین اجتماعی بودم موقع رفتن گرفتن لباسارو

آخ امان از چشم بد 😟 

عزیزم 😅 راستی بچه هات چند سال اختلاف سنی دارن جنسیتشون باهم فرق داره؟ من میخوام ۶ ماه دیگه اقدام کنم واسه دومی ولی تو شک و تردید هستم 

۵ سال فاصله سنی دارن پسرم الان داره میره تو هفت سال (کلاس اول) 

دخترم هم ۱۴۰۱ اسفند دنیا اومد یه سال و نیمشه 

در حال حاضر هم پنج هفته باردارم همسرم راضی نیست نگهش دارم میگه بچه سوم نمیخوام

ولی فاصله سنیشون رو خیلی دوست دارم پسرم اصلا حشودیش رو نمیکنه سرش به کار خودشه و در مورد خواهرش خیلی خیلی کمک دستمه

وووییی ننه پسرم منم ۳ اسفند ۱۴۰۱ دنیا اومده 😍

اگه از لحاظ مالی اوکی هستی سقط نکن گناه داره بگو بلاخره بزرگ میشه روزای سختش میگذره واسه دومی همبازی خوبی میشه چون اختلاف سنی اولی با دومی زیاده نمیتونن باهم بازی کنن و سرگرم بشن اما دومی و سومی اختلاف سنیشون نهایتا ۲ سالو نیم هست عالی میشه اگه میتونی سقط نکن بخدا گناهه 

عزیززم خدا حفظشون کنه ، منم میخوام ۶ ماه دیگه اقدام کنم تا پسرم بشه ۳ ساله دومی دنیا بیاد و دیگه کلا پرونده بچه داری رو ببندم 😅 حساب کردم تا ۳۰ سالگی خودم اولی ۶ سالشه دومی هم ۴ سالشه دیگه مستقل میشن و من میتونم به کارای مورد علاقم برسم دیشب با همسرم درمیون گذاشتم مثل اینکه موافقت کرد چون درخواستمو رد نکرد اولش گفت یکم دیگه بگذره بعد گفتم نه و دلیل براش آوردم انگاری قانع شد و سر سفره هم دوباره بهش گفتم از مهر باید قرص فولیک اسید شروع کنیم گفت باشه 😅😅😅

مشکل مالی ندارم اما همسرم تا شنید باردارم گفت پیگیری کنم برای سقط 

کلا بچه سوم نمیخواد .. حقیقت خودم هم هم دختر دارم هم پسر منم نمیخوام اما خب ببالاخره مادرم عذاب وجدانش نمی‌ذاره گفتم نگه میدارم اما راضی نمیشه متاسفانه

من اولی خواسته بود دومی ناخواسته بود که نگه داشتم مانلی خانووم رو 

امیدوارم بارداری راحتی داشته باشی 

انشالله به سلامتی بغل بگیریش 

من تو سی سالگی یه پسر ۱۴ ساله دارم یه دختر ۹ ساله 😁🥰

ولی ۶و ۴ ساله مستقل نیستنااا اتیش میسوزونن 

دوتاشون که مدرسه برن یه مقدار سرت اونم تایمی که مدرسن خلوت میشه بعدشم تازه تکالیفشون و کار کردن باهاشون 

بچه مشکلاتش هم با خودش بزرگ میشه آدم فکر میکنه بچه ها بزرگ بشن راحت میشم

علی دوست نداری؟ هم قشنگه هم کوتاه هم بامعنی قدیمی هم نمیشه

عزیزم انشالله بتونید تصمیم درست رو بگیرید ولی واقعا حیفه تا جایی که میتونی با همسرت صحبت کن شاید دلش نرم شد 

عزیزم ماشالله 😍😍

نمیدونم بخدا میبینم اونایی که بچه هاشون باهم بزرگ شدن خیلی راحت تر هستن 

حداقل همبازی هم دیگه هم که باشن خیلی خوبه الان پسر من یک سالو چهارماهشه خیلی دوس داره با بچه ها بازی کنه ولی همبازی نداره بقیه بچه ها هم بزرگ هستن و باهاش بازی نمیکنن میترسم پسرم به خاطر تنهایی اسیب ببینه حداقل اگه تا سه سالگیش یه خواهر یا بردار داشته باشه خیلی بهتره تا تنهایی بزرگ بشه