یه موضوعی بود واسه خواهرم خواستگار اومده بود به بار پسره شبیه میمون بود من اون موقع نامزد بودم بعد به جای خواهرم از من خوشش اومره بود بعدش مامانم موقع خواستگاری منو میفرستاد همش بیرون الانم اگه تایپکامو ببینید یه خواستگار جدید اومده واسش ولی بهم نگفته بودن
من واسه ناراحایم تایپک زدم که ادم حسابم نکردن بعد یه روره چون تنبلی تخمدادن دارم پوستم همش جوش میزد داخل تایپک هامم بود رفته اونو دیده اومده میگه پوستت خوب نیس خوشکل نیستی فک نکن افتخاره این موضوع و بقیه چرت و پرت
ساید باوراون نشه ولی من یه ساعت داشتم به خاطر حرفش گریه میکردم