2733

احترام خودشو خانواده شو دارم با هست او نیستش می‌سازم کار های انجام میدم تو ذوقش نخوره دوست دارم شاد باشه همش باهاش الکی تو خونه حرف میزنم میخندم  دوست دارم همش شاد باشه تو خونه  ولی همش سنگینه تو خونه به حرفام توجی نداره فقط اگه از خانوادش  بگم میشنوه بقیه حرفمو متوجه نمیشه با همه فامیلم مخصوصا خواهراش و زن عموش خیلی کنارشون شوخ‌طبع میگه میخنده ولی تو خونه فقط با بچم میخنده خیلی کم پیش میاد باهام گرم بگیره تا یه حرف بیجا هم بزنم دعوا او قهر داریم همه جوره بهش رسیدگی میکنم قدر نمیدونه کارامو نمیبینه 

باهاش حرف بزن ببین چشه؟

شاید رفته تو غار تنهایی احتیاج به زمان داره

به لحظه ای فکر می کنم🍁🍁🍁که بعد از هر بار اشک ریختن🍁🍁🍁صورتم را با دستان خودم پاک می کنم🍁🍁🍁خودم را مرتب می کنم 🍁🍁🍁و به زندگی ادامه می دهم🍁🍁🍁به گذرا بودن همان لحظه فکر می کنم 🍁🍁🍁و گذرا بودن مابقی اتفاقات زندگی 🍁🍁🍁و گذشتن عمری که از شما چه پنهان 🍁🍁🍁به فردایش هیچ اعتباری نیست🍁🍁🍁 و در همان لحظه نفسی می کشم🍁🍁🍁هر اتفاقی که نیاز به بخشش من دارد می بخشم 🍁🍁🍁و می گذارم در گذشته ام برای همیشه بماند🍁🍁🍁و ادامه لحظه های باقی را 🍁🍁🍁 نوش جان می کنم

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید

ما رسم داریم هر مناسبتی شد بریم یه سر پیش خانوادهامون  دیشب سر یه حرف بی ارزش دعوا راه انداخت منم گفتم جای نمیرم خونه مامانش نرفتم خونه مامان خودمم  نرفتم گفتم اصلا هیج جا نمیرم 

اینکه شما تو مادری کردن و زن زندگی بودن همه کار کردی و خیلی بی نظیری توش شکی نیست. 

اما از لحاظ رابطه و اینا... کاری کردی براش جذاب باشی یا به خودت برسی و اینا؟ 

و خدایی که به شدت کافیست...💚🌱
باهاش حرف بزن ببین چشه؟شاید رفته تو غار تنهایی احتیاج به زمان داره

سه ساله ازدواج کردم همش همینجوریه تو نامزدی هم همین جوری بود کم میومد خونمون به زور رازیش میکردم تا بریم بیرون 

سه ساله ازدواج کردم همش همینجوریه تو نامزدی هم همین جوری بود کم میومد خونمون به زور رازیش میکردم تا ...

عریزم تو که رفتارشو توی نامزدی دیدی چرا کاری نکردی؟

به لحظه ای فکر می کنم🍁🍁🍁که بعد از هر بار اشک ریختن🍁🍁🍁صورتم را با دستان خودم پاک می کنم🍁🍁🍁خودم را مرتب می کنم 🍁🍁🍁و به زندگی ادامه می دهم🍁🍁🍁به گذرا بودن همان لحظه فکر می کنم 🍁🍁🍁و گذرا بودن مابقی اتفاقات زندگی 🍁🍁🍁و گذشتن عمری که از شما چه پنهان 🍁🍁🍁به فردایش هیچ اعتباری نیست🍁🍁🍁 و در همان لحظه نفسی می کشم🍁🍁🍁هر اتفاقی که نیاز به بخشش من دارد می بخشم 🍁🍁🍁و می گذارم در گذشته ام برای همیشه بماند🍁🍁🍁و ادامه لحظه های باقی را 🍁🍁🍁 نوش جان می کنم
اشتباهت همینه دیگه واسه خودت زندگی چرا پیله کردی بهش؟

دوست دارم یه زندگی شاد او پراز سر صدا داشته باشم حرکتای که من دوست دارم با مامانش و خواهراش و زن عموش انجام میده 

اینکه شما تو مادری کردن و زن زندگی بودن همه کار کردی و خیلی بی نظیری توش شکی نیست. اما از لحاظ رابطه ...

خیلی معذرت میخوام ولی فقط تو رختخواب منو دوست داره    منم اصلا بهش نه نمیگم همش آرایش دارم لباس خوب میپوشم ولی خوب فقط همون تو رختخواب دوسم داره میگم واسش هیچی کم نذاشتم نمیبینه 

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2762
2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز