امضات برای بارداریه اولته ؟؟ صبر کن این افسردگیه اول بارداریه. منم سر پسر دومم این حال رو داشتم ۵ مثقال زعفرون سابیدم دم کردم ولی تا اومدم بخوره پرتش کردم داد زدم با خدا حرف زدم گفتم خودت به دادم برس . منم توی غربت ، بی کس و کار ، با شوهری که حتی شب از خواب بیدار نشد منو برای زایمان ببره خودم نشستم پشت رل رفتم بیمارستان و حتی برگشتنی هم خودم ترخیصش کردم و برگشتم خونه ، ولی به خدا الان نگاه پسرم میکنم میمیرم از اون فکرا ، هممیشه بهم لبخند میزنه اخلاقش عییینه خودمه . هممه ی جونمه
منم سابقه سقط عمدی دارم ، بعدش دو سال اصلا خودم نبودم ینی ببین شدم یه کثافته گناهکار. بدتررررین ادمی شدم که ممکن بود بشم . از پدر اون بچه هم جدا شدن بعد از سقط ینی زندگیم کلا ترکید . هنوزم به بچه فکر میکنم شرگ تمام وجودم و میگیره . تو اگر تجربه ی سقط من و داشتی مثل من، سره بارداری پسرم ، کوتاه میومدی