به خدا خیلی دوسش دارم یه جور وحشتناک دلم براش تنگ میشه
حالتو میفهمم
الان میفهمم چرا آدما بعضی وقتا عقلشون رو از دست میدن حتی تو بزرگسالی😔
برو ریسک کن درد بکش به همه چیش فکر کن
من تمام تنم درد میکنه نه خواب دارم نه خوراک
لابد عشق همینه
چی بگم.......
چه ها با جان خود دور از رخ جانان خود کردم *مگر دشمن کند اینها که من با جان خود کردم*طبیبم گفت درمانی ندارد درد مهجوری*غلط میگفت خود را کشتم و درمان خود کردم
یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.
آره چند سال عاشقش بودم بهش نگفتم خودش بعد چند سال اومد ولی اون آدمی که تو تصوراتم بود، نبود حتی محبت کلامی رو ازش گدایی میکردم خیلی مغرور بود بدجور خورد شدم الان ۲۲روزه خودم کات کردم خیلی اذیتم ولی تو اون رابطه هم اذیت بودم
چه ها با جان خود دور از رخ جانان خود کردم *مگر دشمن کند اینها که من با جان خود کردم*طبیبم گفت درمانی ندارد درد مهجوری*غلط میگفت خود را کشتم و درمان خود کردم
چه ها با جان خود دور از رخ جانان خود کردم *مگر دشمن کند اینها که من با جان خود کردم*طبیبم گفت درمانی ندارد درد مهجوری*غلط میگفت خود را کشتم و درمان خود کردم
چه ها با جان خود دور از رخ جانان خود کردم *مگر دشمن کند اینها که من با جان خود کردم*طبیبم گفت درمانی ندارد درد مهجوری*غلط میگفت خود را کشتم و درمان خود کردم
چه ها با جان خود دور از رخ جانان خود کردم *مگر دشمن کند اینها که من با جان خود کردم*طبیبم گفت درمانی ندارد درد مهجوری*غلط میگفت خود را کشتم و درمان خود کردم
آره خودش اول اومد ابراز کرد دوسم داشت ولی دنیای مردا واقعا عجیبه آدم نمیتونه هر لحظه کشفشون کنه
چه ها با جان خود دور از رخ جانان خود کردم *مگر دشمن کند اینها که من با جان خود کردم*طبیبم گفت درمانی ندارد درد مهجوری*غلط میگفت خود را کشتم و درمان خود کردم
واقعا قبول دارم، اونوقت میگن زنا پیچیدن رازهایی درباره مردان هم بخون
چشم عزیزم
چه ها با جان خود دور از رخ جانان خود کردم *مگر دشمن کند اینها که من با جان خود کردم*طبیبم گفت درمانی ندارد درد مهجوری*غلط میگفت خود را کشتم و درمان خود کردم
