باید برای رسیدن به اهدافمون تلاش کنیم
هیچی اسون به دست نمیاد اما اون چیزی که با زحمت بدست میاریم خیلی عزیزِ
من از خونه پدرشوهرم تو خونه نیمه ساخت فقط با یه سینک دست دوم و کابینت زیرش و یه ابچکون
یه فرش ۹متری عروسیمون و یه موکت و یه اجاق گاز کهنه ای که دوت شعله اش سالم بود، جدا شدم همین و بس
اما الان خدارووو شکر همه چی دارم از لباسشویی اتوماتیک گرفته تا یخچال فریزرو وووو
من عاشق همه وسایل خونمم عاشق اجاق گازم عاشق فرشام عاشق کمد دیواریا، پرده ،کولر وووو
چون همشون رو با زحمت و تلاش و قناعت تهیه کردیم
هر بار که تمیزشون میکنم دستمال میکشم یاد اون موقعا که نداشتمون میفتم و هربار بیشتر عاشقشون میشم
یادم میفته که بخاطر نداشتن فریزر جنسامو میذاشتم فریزر همسایه
بخاطر جاروبرقی و لباسشویی نداشتن چقد مچ دستم درد میگرفت
و شوهرم صبرم رو میدید میگفت برات میخرم بلاخره فقط صبر داشته باش،میگفت با هم به همه چی میرسیم
تمام طلاهای عروسی و مجردی رو برای ساخت این خونم فروختم ..هر مرحله از ساختش که میرفت جلو چقد ذوق میکردیم و تلاش و انرژیمون مضاعف میشد
میومدیم بهش سر میزدیم از خاطره و خنده و مهمونایی که قرار بود توش جریان پیدا کنه میگفتیم
اولین ماشینمون که با حقوق کارگری خریدیم وقتی برای ارتقا فروختیم انگار بچمو ازم جدا کردن
چقد براش اشک ریختم ...شوهرم بدتر از من
نمیدونید چقد عزیز بود اون ماشین چقد باهاش خاطره ساختیم ...اولینها همیشه یه جور دیگه عزیزن
من عاشق تمام وسایلمم از درو دیوار گرفته تا قاشق و چنگال و کابینت و همه چی
چون عرق ریختن شوهرم تو گرمای بالای ۵۰درجه خوزستان و فرسودگی بدنش از کار زیاد برای یه قرون رو با چشمم دیدم و با تمام وجودم حسش کردم
چطور عاشقشنون نباشم چطور مراقبشون نباشم وقتی اینهمه برای بدست اوردنشون تلاش کردیم... من امانت دار هر چی که از وجود شوهرم دارم ،هستم
بچها رسیدن به هدف هر چی سختر لذتش بیشتر نمیدونم چقد حرفمو قبول دارید
ما که رسم جهیزیه نداریم از پدر شوهرم هم هیچ جوره حمایت نمیشیم برای تک تک چیزایی که بدستم میاریم خیلی ارزش قائلیم
الانم یه زمین داریم هر بار ازش رد میشم باهاش حرف میزنم بهش میگم خیلی زود میسازیمت قراره خیلی باهم خاطره بسازیم
اینقد تلاش میکنیم که زود به اهدافمون برسیم باهم و شیرینتر از همیشه❤️❤️
الان من دوتادختر مجردنزدیکم هست
بخاطراینکه مادرنزاشته دست به سیاه وسفیدبزنن وآفتاب مهتاب ندیدن حتی نمیتونن یه ارتباط اجتماعی درست داشته باشن
مهارتی ندارن،فقط درس ودرس الانم بیکارن
متاسفانه هردو ۳۶ساله و۳۵ساله هستن مجردهستن خیلی ناراحتشونم ودعاشون میکنم اما تربیت غلط مادرشون آیندشونوخراب کرده
توی فامیل هم بادید خوبی بهشون نگاه نمیشه
واین فاجعه ازطرف مادره
من پارسال سی سی ۲ ملیون تزریق کردیم نه لب چونه
چون چونم نسبتا عقبه از نظر خودم باید هماهنگ بشه با صورتم و واقعا راضی بودم تا الان ام اثرش هست
الان چون قیمتاش بالارفته و طلا ارزونه دودل شدم
تغییرات ظاهری ک دوستان میگن رو انجام میدم دائم از رنگ مو کاشت دست و پا ابروهامو هر هفته رنگ میکنم
بازم ممنون از راهنمایی تک تک دوستان ریپ نمیزنم تایپیک بیخود جلو نره
سلام عزیزم
من بیشتر مطالبتون دنبال میکنم امروز هم بعد مدت ها اومدم دیدم پست گذاشتید اگه امکانش هست از مسائل مربوط به تربیت دخترتون بیشتر ودرباره ی همه مسائل نه صرفا فقط و فقط خانه داری بگید
منم ی دختر ۳ ساله دارم دوست دارم بیشتر بدونم با بچه ها باید چطور رفتار کنم تا اول خودم تربیت بشم و بعد بتونم اونا تربیت کنم.
عزیزم بنظر من این دوتا مقوله جدا هستن
اینکه اجازه ندی فرزندت کار خونه انجام بده با اینکه نتونه ارتباط برقرار کنه با همسنوسالاش و هنری بلد نباشه متفاوتن
من خودم تاکیدم همیشه به چگونگی آموزش برقراری ارتباط فرزندم هست و اینکه حتما حتما استعداد های فرزندم رو کشف کنم و شکوفاشون کنم چون به دنبالش براش اعتماد بنفس در برقراری ارتباط بوجود میاره
در مجموع بنظرم نه انقدر بچه هامون رو تنبل بار بیاریم که از پس انجام کار های شخصیشون هم بر نیان
نه اینکه جوری باشه همه مسئولیت ها رو روی دوششون بندازیم که اصلا متوجه نشن بچه گیشون کی گذشت
سلام عزیزان دل عصر بخیر ❤️یه گزارش کوتاه بدم
شب موقع خواب دیدم برام از مدرسه تو شاد پیام اومده
که دانش آموزان کلاس چهارم باید برن مراکز بهداشتی و غربالگری انجام بشه ❤️
از اون جایی که چند روز که مدام می‌بافتم و کارو بارم زیاد بود ،و از یه طرف هم کلاس های بچه ها میرفتم و میومدم کلا فرصت نداشتم یه روز استراحت به خودم بدم
گفتم وای خدا کی میخواد بره مراکز بهداشتی؟😤 اونم که فاصله امون زیاد
با خودم گفتم همون عصر میبرم دکتر سر خیابون یه ویزیت میکنه 👌
و شب رو با خیالی آسوده گرفتم خوابیدم 😉
شب هم گفتم کسی منو بیدار نکنه که ساعتمو رو ده کوک میکنم ....فردا رو می‌خوام بخوابم
طبق عادت روزانه
صبح ساعت هفت که بیدار میشدم یه ساعت زودتر یعنی ساعت شش از خواب بیدار شدم 🤦و هر چقدر کردم خوابم نبرد
گفتم معصومه بلند شو به خونه زندگیت برس 😍
چند روز که از باطن خونه غافل شدی 🥰
پاشو صبحونه حاضر کن و عزیزای دلت رو بیدار کن واسه صبحونه
بعد صبحونه بیوفت به کارای خونه
زیر سماور رو دادم و. بالکن رو شستم و چیدم 😍سماور که جوشید چایی دم کردم
صبحونه رو آماده کردم اهالی خانه رو بیدار کردم ❤️
تا اونا بخوان بیدار شن ...ناهار همسرم رو گذاشتم ...و یکم براش سبزی خوردن گذاشتم و دو تا سیب براش پوست کندم 😉گذاشتم ظرف مخصوص میوه اش
در کنار هم صبحانه رو میل کردیم ❤️
هر کس رفت سراغ کارو بار خودش
صاحب کار زنگ زد که معصومه خانم من امروز نمیتونم بیام انشالله قالی رو فردا بیام میبرم
گفتم مشکلی نیست منتظرتونم🌸
بعد قطع تلفن گفتم معصومه بلند شو ،آماده شو
تنبلی نکن....تنبلی مساوی با دویست و پنجاه تومن هزینه ی ویزیت
زود گفتم دخترم آماده شو بریم برای کنترل 🥰
آماده شدیم و راهی مراکز بهداشتی شدیم
بعد کنترل و مهر تایید دکتر ....بدون ریالی هزینه
به جاری جان زنگ زدم که هستی بیام یه ساعت بشینیم 😍
گفت هستیم بیا و خوشحالمون کن 🌸زیر سماور رو زیاد کردم زود بیا که چایی کهنه دم نشه
خلاصه رفتم و چند ساعتی نشستیم و ناهار رو نذاشت برگردم ♥️گفت بمون باهم ناهار بخوریم خیلی وقت بود که فرصت نکرده بودم بهشون سر بزنم
از اونجا هم گفتم یه سر به مزار پدر عزیزم بزنم ❤️
یه شاخه گل رز ایرانی گرفتم ۲۵🌸
یه شیشه گلاب ۱۰تومن که واقعا قیمت هاشون به راه بود 🌸
خودم در نظر داشتم حتما صد تومنی باید هزینه کنم 🌸
بعد مزار 🖤...
رفتم آرایشگاه امروز وقت اصلاح داشتم 😍
اصلاح خیس ۱۲۰تومن بود
اصلاح ساده ۷۰تومن
همون اصلاح صورت ساده رو کردم ...بودجه ام کم بود هر چی داشتم ...چند روز پیش داده بودم به ژل شستشوی صورت و روغن گرچک 🥰
و ازشون وقت فیشیال صورت گرفتم برای پوستم جلسه ای ۳۵۰😍
و برای شام هم تو لیستمون ماکارونی بود که سیب زمینی نداشتیم ..اومدنی پیاده شدم سیب زمینی بگیرم 😉
یه جور سیب زمینی بود ۳۵
یه جور سیب زمینی ۱۸ هر دو تاشون تازه بودن و سالم
تفاوتشون فقط تو کوچیک و بزرگ بودنشون بود
دو کیلو از ۱۸تومنی گرفتم و راهی خونه شدم
خرج امروز من ۱۴۱هزار تومن
و الان با عشق نشستم براتون مینویسم ❤️
ماشاالله چقدر هم صفحات رفته جلو 😌😊
من برم به شاممون برسم و بیام از دیروز که پیام گذاشتم شروع کنم به خوندنتون ♥️🤗
کلا میوه های کوچیک و با لک و پیس بهتر از اون درشت و خوشگلاست اینا معمولا سم زیادی بهش زدن
سلام
مرسی عزیزم که روشن کردی برام
سر توضیحات شما امروز منم رفتم برای قلک طلا حدود یک گرم و صدسوت ثبت کردم و پنج درصد سود برام اضافه کرد
اگه خانمایی که بلد کار هستن برام حساب کنن ممنون میشم
ببینم واقعا پنج درصد زده
یگ گرم و صد سوت رو چهار میلیون گرفتم
طلا هم ۳/۳۳۰
