ببین عزیزم اصولا افرادی تو شرایط نرمال زندگی میکنن براشون درک این موضوع که افرادی هم هستن که با حقوق ۱۰تومن هم اجاره میدن هم دوتا بچه دارن هم نوزاد دارن و خرج خونه
ادم وقتی داشته باشه که خرج میکنه
وقتی نداشته باشه یا اینکه قسط و قرض زیاد داشته باشه مجبوره کمتر بخوره گردتر بخوابه تا اون شرایط سخت رو رد کنه
من اوایل این تاپیک هم گفته بودم
روزایی بود که شرایط خیلی سختی داشتیم
همسرم سرباز بود تو یه شهر دیگه
خودم بودمو اجاره خونمونو کلی قسطو ..
چرخ راسته دوز خریده بودمو کار میکردم تو خونه
وقتی میرفتم مغازه روغن بخرم نگاه میکردم که کدوم قوطی نیم سانت بیشتر روغن داره اونو برمیداشتم
یا اینکه یه بسته ماکارونی میگرفتم ۱۰۰۰تومن با یه مشت سویا ماکارونی درست میکردم ۲روز میخوردیم
ببین وضع مالی خانوادم جوریه که ماشالا توپ تکونشون نمیده
اما هیچ وقت ازشون کمک نخواستم
من فقط ۲۱سالم بود اما گفتم این زندگیه منه
تمام مشکلاتشم با خودمه
وقتی همسرم اومد خواستگاریم خانوادم خیلی شدید مخالف بودن چون از هیچ لحاظ بهم نمیخوردیم حتی تو یه طبقه ی اجتماعی و فرهنگی هم نبودیم
البته منظورم خانواده ی همسرمه نه خودش
مامانم گفت خدمت نرفته
گفتم مهم نیس که اون شغل خودشو داره
اما بعد از یکسال زندگی دلار گرون شد سال ۹۱
دلار از ۱۰۰۰تومن رسید به ۳۸۰۰
شرکتی که کار میکرد منحل شد
هر جا رفت دنبال کار گفتن باید کارت خدمت داشته باشه
بهش گفتم پاشو برو دفترچه بگیر پست کن برو
گفت تو میخوای چیکار کنی؟ گفتم نگران نباش تو برو من خودم کارارو راستو ریست میکنم
اونم از شانس افتاد پادگان ۰۵ کرمان
خلاصه اینکه روزای خیلی سختی بود اما گذشت
و این باعث شد منی که نازپروده بودمو تو خونه ی بابام همیشه مارک میپوشیدم
کتونیام ویتنامی بود حتی لباس خونگیامو از فروشگاه چیبو آلمان تو خیابون گاندی میگرفتم، حالا مجبور بودم همچنان تا ۳سال بعد ازدواجمم از لباسای مجردیم استفاده کنم
اما هیچ مشکلی نداشتم
همینا باعث شد که قویتر شم
الانم اونقدری هست که بتونیم هر ما ۳تایی یه سفر ترکیه هم بریمو بیایم ولی ترجیح میدم یه اپارتمان کوچیک بخرم که پشتوانمون باشه و پسرم در اینده یه سرپناه داشته باشه
من همیشه میگم ادم بدترین وضعیتو در نظر بگیره که اگه یه روز به هر دلیلی نتونستیم کار کنیمو درامد داشته باشیم لااقل یه اجاره خونه که اب باریکه ست رو داشته باشیم.