سلام
شوهرم ناهار برنگشت شب برای شام برگشت هیچ حرفی نزدیم چیزایی هم که اون روز خواسته بودم خریده بود
شام رو خورد دیرتر تشکر کرد منم چیزی نگفتم بعد رفت بیرون و برگشت
موقع خواب من رفتم پتو آوردم حدا بخوابم که صدا زد باز داری عصبیم میکنی کم مونده دیوونه بشم کمکت بزنم و کلی جرت و پرت دیگه باز دوباره صدا زد این چه وضع خونه است و... در حالی که اون روز خیلی تمیز بود برای روزهای قبلو میگفت
بعد منم رفتم اتاق که گفت چرا اومدی اگه قهر نبودی که نمیگفتی سالن بخوابی تو تموم این حرفاش من اصلا حرفی نزدم
بعد که خوابید کلا من آدم خیلی بغلی هستم شوهرم نبود بعد ازدواج یکم شده بغلش که کردم هیچی نگفت صبح هم همینطور
من باید چیکار کنم که مشکلمون حل بشه